لب ما و قصه زلف تو چه توهمی چه حکایتی مهدی رسولی
مولودی جدید حاج مهدی رسولی جشن میلاد امام زمان عجل الله تعالی فرج الشریف 1400/01/06 هیئت ثارالله زنجان
متن مولودی لب ما و قصه زلف تو چه توهمی چه حکایتی مهدی رسولی
لب ما و قصه ی زلف تو، چه توهمی چه حکایتی
تو و سر زدن به خیال ما، چه ترحمی چه عنایتی
به نماز صبح و شبت سلام! و به نور در نَسبت سلام!
و به خال کنج لبت سلام! که نشسته با چه ملاحتی
به جمال، وارث كوثری، به خدا! محمد دیگری
به روایتی خود حیدری، چه شباهتی! چه اصالتی!
بلغ العُلی به كمال تو، كشفالدُجی به جمال تو
به تو و قشنگی خال تو، صلوات هر دم و ساعتی
شده پُر دو چشم تو در ازل، یكی از شراب و یكی عسل
نظرت چه كرده در این غزل؟ كه چنین گرفته حلاوتیتو كه آینه، تو كه آیتی، تو كه آبروی عبادتی
تو كه با دل همه راحتی، تو قیام كن كه قیامتیزد اگر كسی در ِخانهات، دل ماست كرده بهانهات
همه جا گرفته نشانهات، به چه حسرتی، به چه حالتی
نه، مرا نبین، رصدم نكن، و نظر به خوب و بدم نكن
ز درت بیا و ردم نكن، تو كه آستان سخاوتی
قاسم صرافان
بیشتر بشنوید:
افزودن دیدگاه جدید