شوهرم کتکم میزنه ازش جدا شدم
یک نت ـ بخاطر کتک هاي همسرم جدا شدم پسر مجردي ازم خواستگاري کرده و ما به همدیگه علاقه داریم اما خانواده او بخاطر جدا شدن من مخالف هستند و حرفاي خوبي درباره ام نميزنند حال راهنماييم کنيد؟
پاسخ:
احساس و شرايط شما به عنوان دختر و پسري که به هم علاقمند شده و قصد ازدواج داشته و براي تحقق آرزويش با موانعي مواجه است، قابل درک است و اميدوارم که موانع برطرف شود.
قبل از هر چيزي شما بايد با شرايط و موقعيت خودتان واقع بينانه برخورد کنيد، بالاخره شما (هر چند حق با شما بوده) تجريه يک طلاق و شکست را داشتهايد، و اين را بايد در نظر داشته باشيد.
در هر صورت از آنجاي که شما دختر هستيد و با توجه به عرف و فرهنگ ايراني، عملا نمي توانيد کاري بکنيد و اگر بخواهيد اصرار در اين موضوع داشته باشيد وجه خوبي ندارد و در شان شما به عنوان زن نيست؛
و البته اگر اين اتفاق هم بيافتد يعني پافشاري از طرف شما زياد باشد، باعث سوء استفاده بعد از ازدواج مي شود، پس پيشنهاد ما اين است که سعي کنيد آقاي که خواستار ازدواج با شما هست را ترغيب کنيد که ايشان اقدام کنند، مثل اينکه محدوده زماني مشخص کنيد و بگويد که اگر در اين مدت خواستگاري نيايد، ديگر به فکر ازدواج با شما نباشد؛البته اين اقدام به نفع شماست، چرا که اگر به ازدواج ختم شود شان و جايگاه شما حفظ شده و اگر به ازدواج ختم نشود، در اين گونه ارتباطات آسيب رواني، عاطفي و هيجاني و موقعيتي که دختر مي بيند قابل مقايسه با آقايان نيست.
ايشان هم براي قانع کردن والدين مي توانند از بزرگان و افراد صاحب نفوذ اقوام استفاده کنند. پيشنهاد دهيد که سعي کنند با کمک مشاوره و بزرگان خانواده نظر آنها را تغيير دهند. در نهايت اگر هم برفرض که نتوانستند اين کار را هم انجام دهند با خودتان به شکلي منطقي و سازنده مواجه شويد.
در انتها هم ذکر اين نکته لازم است که لزومي ندارد نااميد شويد، براي رهايي از شرايط پيش آمده، شرايط بهينه اي براي خود مهيا کنيد. گاهي يک سفر تفريحي به منطقه اي خوش آب و هوا يا ثبت نام در يک کلاس هنري که با ذائقه و استعداد شما همخواني دارد و يا معاشرت بيشتر با دوستاني که از وضعيت روحي شما باخبرند، مي تواند تغييري بزرگ در روحيه تان ايجاد کند.
انشاالله موفق باشيد.
افزودن دیدگاه جدید