من دختری 25 ساله هستم بختم بسته شده
یک نت ـ من دختري سيده و 25 ساله هستم ليسانس مهندسي عمران .در مورد ازدواج مشكلي دارم و آن اينكه هرگاه افراد زيادي اقدام به خواستگاري ميكنند و ميگويند كه بعداً تماس ميگيرند ولي بعد خبري از آنها نمي شود. ما خانواده تقريباً سرشناس و مذهبي هستيم.و خودم محجبه ام قيافه ي بدي ندارم .چند مورد از خواستگارام كه پسر آمد و صحبت كرديم بسيار خواستار ازدواج بودند اما شرايط آنها با من جور نبود مثلاً يكي زندگي در تهران كه من نمي توانستم يا پدرم زياد راضي نبودويا ...به هر حال شرايطي پيش مي آيد جور نمي شود بسيار توسل كردم و بسياري اوقات بعد از توسل فردي زنگ ميزند ولي بعداً خبري نمي شود واز لحاظ روحي حال بدي دارم.من چكار بايد بكنم آيا جادو صحت دارد؟به چه چيز متوسل شوم؟ تا مشكلم حل شود.اين موضوع من و خانواده ام را ناراحت كرده.پاسخ:به نظر مي رسد بالا رفتن سن ازدواج در جامعه - اگر نگوييم عامل اصلي - حداقل يکي از مهم ترين عواملي است که در به وجود آوردن اين مشکل که مشکل بسياري از جوانان نيز به شمار مي آيد، نقش دارد . بنابراين، بهتر است در ابتدا به بررسي اين سؤال پرداخته شود که چرا سن ازدواج بالا است و جوانان دوستدار عفت و پاکدامني چگونه اين نياز به وديعه گذاشته در درون شان را به گونه اي صحيح و عقلاني تامين و ارضا کنند؟در پاسخ به اين سؤال مي توان به عواملي چند اشاره کرد:1- ارتقاي سطح علمي جامعه انگيزه شديدي را در تمام جوانان دختر و پسر ايجاد کرده تا در ابتداي زندگي و مقدم بر هر نياز ديگر خود به کسب دانش بپردازند . آن ها، به گمان اين که تحصيل علمي با ازدواج تنافي و تضاد کامل دارد، به کسب علم و اخذ مدارج علمي بالاتر بيش تر اولويت مي دهند و بر اين باورند که با مدرک بالاتر از ازدواج موفق تر و زندگي مرفه تر و آسوده تري برخوردار خواهند بود . بنابراين، براي تحصيل علم، ازدواج را به تاخير مي اندازند .2- اشتغال و نداشتن منبع درآمد کافي مشکل ديگري است که جوانان با آن روبه رو هستند و مي خواهند با اطمينان يافتن از داشتن پشتوانه مالي مناسب و حتي گاه با لزوم پس انداز کردن امکانات، به ازدواج روي آورند . تا بتوانند پاسخگوي نيازهاي اوليه خانواده خود باشند; به همين جهت، جوانان و خانواده هاي آن ها به خود اجازه نمي دهند قبل از حل جدي اين مساله به ازدواج بپردازند و در نتيجه ازدواج پسران و دختران به تاخير مي افتد .3- موج رو به افزايش قبولي دختران در مراکز دانشگاهي و ارتقاي سطح علمي آن ها تعادل پذيرفته شدگان و فارغ التحصيلان پسر و دختر را بر هم زده است . با توجه به بافت فرهنگي جامعه ما معمولا دختراني که از سطح علمي و مدرک بالاتري برخوردارند ، حاضر نيستند با پسرهايي که از سطح علمي پايين برخوردارند ،ازدواج کنند; مثلا يک دختر خانم ليسانس معمولا حاضر نمي شود با يک پسر ديپلم ازدواج کند . از طرف ديگر، پسراني که مدرک علمي پايين تري دارند ،معمولا به خود اجازه نمي دهند به خواستگاري دختراني که سطح علمي و مدرک شان بالاتر از آن ها است بروند . به همين ترتيب است که سن ازدواج در جامعه افزايش يافته است . البته افزايش سن ازدواج جوانان يکي از عوارض سوء اين مساله است که بايد مسئولان جامعه در سطح کلان به بررسي عميق اين زمينه و پيامدهاي گسترده منفي آن بپردازند .4- افزايش سطح انتظار خانواده ها و جوانان و عدم اجتناب از برخي تشريفات غير ضروري نيز به افزايش سن ازدواج کمک کرده است .5- حوادثي نظير جنگ، گسترش ارتباطات بين کشورها و مسافرت هاي خارجي، سربازي پسرها و نظاير آن نيز تا حدودي در به هم خوردن تعادل بين پسران و دختران بي تاثير نبوده است . با توجه به آنچه ذکر شد، هر چند دغدغه ازدواج در سنين ازدواج براي جوانان عزيز و گرامي امري طبيعي است; ولي با توجه به عواملي که سن ازدواج را افزايش داده و موانعي که بر سر راه ازدواج براي جوانان وجود دارد، نبايد مساله نداشتن خواستگار موجب نگراني و اضطراب شديد شود . نگرش فرد به جهان و نظام آفرينش را تغيير دهد يا موجب افت تحصيلي و در بعضي مواقع مشکلات رواني و بيماري گردد; زيرا:اولا، سن ازدواج در جامعه کنوني افزايش يافته است . اين واقعيت اجتماعي مطلوب نيست و بايد در پي کاهش آن بود; ولي بايد به عنوان يک واقعيت تلخ و رنج آور پذيرفته شود . حتي برخي دختران در سنين بالاتر از 30 سال ازدواج مي کنند و ازدواج موفقي هم دارند . بنابراين، بايد گفت: کلبه احزان شود روزي گلستان غم مخور.دوم، گمان نشود تعدد خواستگار نشانه يا دليل برتري يا داشتن کمال فردي است و نداشتن آن نشانه نقص و ضعف . چنان نيست که همه دختران داراي خواستگارهاي متعدد چنين و چنان باشند . خيلي از خانم هاي متاهل که در زندگي مشترک خود نيز خوشبخت هستند، مي گويند شوهر من اولين و آخرين خواستگارم بود . پس کثرت خواستگاران خيلي مهم نيست.سوم، اگر در زندگي بسياري از کساني که خواستگاران بسيار داشتند يا زود ازدواج کردند - به خصوص در مواردي که آشنايي ها از طريق هاي غير مشروع انجام گرفته - دقت و تامل کافي صورت گيرد، آشکار مي گردد کثرت خواستگار يا زود ازدواج کردن به صلاح دختر و زندگي اش نبوده ، در واقع شري است که به دنبال عدم رعايت اصول اخلاقي و ارزشي و بي توجهي به عفت و عفاف گريبانگير فرد گرديده ، مدت ها زندگي مشترک دختر و خانواده هاي دو طرف را تلخ ساخته است . خداوند مي فرمايد: «چه بسا شما چيزي رادوست نداريد ولي خير شما در آن است . چه بسا شما چيزي را دوست داريد ولي آن چيز براي شما شر است.» پس تعدد خواستگار و زود به خانه بخت رفتن هميشه به معناي خوشبختي نيست. اگر به حفظ پاکي و عفت خود استمرار بخشيد و در امتحان الاهي موفق و سرافراز شويد، خداوند از طريقي که هيچ کسي نمي داند، فرد صالح و شايسته و لايقي را به سراغ شما مي فرستد . مطمئنا شما هم خوب مي دانيد عفت از هر ارزش ظاهري ديگري گرانسنگ تر و ارزشمندتر است . در واقع با هيچ امر ديگري قابل مقايسه نيست .در پايان پيشنهاد مي کنيم به راهکارهاي عملي زير توجه فرماييد:1- تا زماني که کسي به خواستگاري شما نيامده، فکر و ذهن خود را از مسائل مربوط به ازدواج، خواستگاري، ارتباط با جنس مخالف و نظاير آن خالي کنيد . بيش ترين تلاش تان درس و ادامه تحصيل باشد; زيرا بهترين فرصت براي رشد و کمال و کسب مدارج علمي و عملي دوران جواني و تحصيل است . مي توانيد با عمق بخشيدن به مطالعات و فعاليت هاي علمي تان، به يکي از امتيازات و ارزش هايي که مي تواند در آينده و خوشبختي تان مؤثر باشد دست يابيد . افزون بر اين، با کم تر فکر کردن به اين مساله و توجه به تحصيل و مطالعه و پيشرفت هاي علمي، اعتماد به نفس تان نيز بيش تر خواهد شد .2- مطمئن باشيد با حفظ شئون اخلاقي و ديني و رعايت وقار، متانت و حجاب کامل بهتر خواهيد توانست خود را از دام خطا و لغزش حفظ کنيد . بي ترديد جوانان غيرتمند، اهل زندگي و وفا وعشق و متدين و هم شان شما سراغ افرادي چون شما خواهند آمد . براي ازدواجي موفق از شانس بيش تري برخوردار خواهيد بود . پس در حفظ متانت و وقار خود بيش تر دقت کنيد . همان طور که خودتان نيز به اين حقيقت دست يافته ايد پسرهايي در پي برخي روابط با جنس مخالف هستند، بيش تر به فکر هوس هستند تا عشق و وفاداري . چه بسا براي دختري همچون شما که به اين واقعيت تلخ اجتماعي رسيده است ،نيازي نباشد تجربه هاي تلخ دختران و جواناني را که گمان مي کردند مي توان با زير پا گذاشتن عفت و وقار و حجاب به همسر دلخواه دست يافت، تکرار کنيد; زيرا مي توانيد از تجربه تلخ ديگران بهره گيريد .يکي از جواناني که قرباني اين تجربه تلخ شده است، مي نويسد:«اکنون پي برده ام حتي پست ترين پسرها دنبال سنگين ترين و باوقارترين دخترها مي گردند .» بنابراين، اگر به دنبال خوشبختي و آرامش رواني در زندگي مشترک با همسري مناسب و شايسته هستيد، به اين نکته مهم در ابتداي زندگي بيش تر توجه داشته باشيد که البته مطمئنيم توجه داريد .3- از ائمه اطهار عليهم السلام استمداد كنيد. هيچگاه از رحمت بيکران الهي مأيوس نگرديد. خداوند همواره از بندگان سختکوش خود مثل شما امتحانات سخت ميگيرد. امتحان سخت را به پاي گناهکاري خود نگذاريد.4ـ با پيجويي از مراکز مسئول در زمينه ازدواج جوانان مانند سازمان ملي جوانان شهرتان و معتمدان فاميل راههاي جديد و شرعپسند براي ازدواج بيابيد.5- داشتن حجاب و رابطه نشدن با نامحرم بسيار شايسته و ارزشمند است اما گاهي لازم است براي شناخت بهتر شما ، در محيط هايي مانند مجالس زنانه و مذهبي حضور يافته ، توانمندي هاي خود را به عنوان دختري شايسته و صاحب کمالات و شايسته براي اداره زندگي و همسر نشان دهيد. زيرا خيلي از زنان از همين مجالس مورد براي ازدواج پيدا مي کنند. در هر حال بايد با حفظ حريم عفت و حيا ، خود را بيش تر به جامعه و مردم معرفي كنيد تا بيش تر شما را بشناسند و خواستگار شوند. معرفي خانواده و فاميل ها به صورت مستقيم نيز در اين مسئله موثر خواهد بود.نكته پاياني اين كه: نداشتن خواستگار ربطي به جادو و طلسم ندارد./پاسخگو
افزودن دیدگاه جدید