بهترین زمان ازدواج
یک نت ـ 1. ازدواج بعد از بلوغ به اختلاف شدید منجر مىشود.
پاسخ:اگر در این نوع ازدواج خانواده اقدام كند و آنها تحت اشراف خانواده باشند، اختلاف ایجاد شده با دخالت والدین و برخورد آمرانه آنان به راحتى حل مىشود؛ چون نوجوانان در این سنین كاملاً منعطف و اطاعتپذیرند و زود تحت تأثیر بزرگترها، اختلاف را كنار مى گذارند.
2. دیده شده است كه این نوع ازدواجها فاصله كمى با طلاق دارد.
پاسخ:باید بررسى شود كه آیا جدایى در این ازدواجها، واقعاً به دلیل سن پایین بوده و یا عوامل دیگر همانند فقدان آموزش و یا عشق پیش از ازدواج در آن نقش داشته است؛ چون اگر چنین باشد و ازدواج به دلیل اصرار خود آنان و به دلیل عشق آتشین و برخلاف میل والدین صورت گیرد، در این صورت سه مشكل وجود دارد: اوّل: تناسب نداشتن دختر و پسر با هم به دلیل نبود شناخت لازم؛ دوم: نداشتن آمادگى براى تشكیل زندگى به دلیل ندیدن آموزشهاى لازم از سوى والدین به دلیل زود دانستن ازدواج آنان از جانب پدر و مادر، و سوم: حمایت نكردن والدین از زوجینِ كمسن و بىتجربه به دلیل نارضایتى و یا توجه نكردن؛ از اینرو بعد از مدتى كه هیجانات فرو مىنشیند، به جاى اینكه بین آن دو انس ایجاد شود، نداشتن تناسب و ندانستن مهارتهاى زندگى و نبود حمایت والدین، كار خود را مىكند و خود را در قالب اختلاف نشان مىدهد. در نتیجه زندگى آنان به طلاق مىانجامد؛ در صورتى كه اگر والدین از قبل به فكر بودند و فرزند را آماده مىكردند و براى ازدواج هم، سراغ موردى مىرفتند كه با آنها و فرزندشان تناسب و همشأنى داشته باشد، چنین مشكلى پیش نمى آمد.
3. خواستهها و روحیات دختر و پسر در این سنین ناپایدار است و هر روز از كسى خوششان مىآید. چه تضمینى هست كه بعد از مدت كوتاهى پشیمان نشوند؟
پاسخ:ناپایدارى خواستهها و روحیات در رابطه دختر و پسر و اینكه هر روز از یك نفر خوششان مىآید و با او رابطه برقرار مىكنند، مختص به این دوران نیست؛ بلكه در جوانان هم هست و علتش این است كه در دوستى دختر و پسر، ارضاى كامل جسمى همراه با آرامش روحى و روانى وجود ندارد؛ از اینرو همانند انسان گرسنهاى هستند كه هر غذاى لذیذى، شامهشان را تحریك مىكند و به همین علت، هر دم با یكى مىگردند؛ اما ازدواج اینگونه نیست. كسى كه ازدواج مىكند، آرامش روحى و جسمى او مانع از این مىشود كه هر دم از كسى خوشش بیاید. پس ناپایدارى خواستهها در نوجوانى بر ازدواج در این سن، اثر منفى ندارد و شاهد مهم آن آمارهاى سال 85 مركز آمار ایران است كه دلالت بر پایدارى ازدواج در سن نوجوانى دارد.
4. انتخاب در این سنین، فقط از روى هوس است.
پاسخ:این حرف در صورتى درست است كه نوجوان خودش اقدام كند؛ یعنى ابتدا با دخترى آشنا شود و بعد خانواده را به رضایت دادن مجبور كند؛ اما اگر ازدواج با اقدام والدین صورت گیرد، انتخاب، عقلانى خواهد بود، نه هوسآلود.
5. آینده نوجوان روشن نیست. معلوم نیست كه آیا مسئولیتپذیر خواهد بود یا خیر و آیا فردا از زیر بار زندگى شانه خالى خواهد كرد یا نه؟
پاسخ:از دو حال خارج نیست: یا او بالقوه و ذاتاً مسئولیتپذیر است یا خیر. اگر هست كه با كارآموزى عملى دوران ازدواج، این حس، شكوفا خواهد شد، و اگر هم نیست، سالها مجرد ماندن بدون دیدن آموزش عملى، مشكلى را حل نخواهد كرد و هر وقت ازدواج كند، این حالت براى او ایجاد مشكل خواهد كرد.
6. باردارى زودهنگام، سبب ایجاد عوارض منفى در دختران است.
پاسخ:در كتاب سن ازدواج دختران در بخش «نقش سن مادران در باردارى» پس از بحث درباره این مسئله و بررسى نتایج تحقیقات پزشكى انجام شده در داخل و خارج كشور، اینگونه آمده است:
نتیجه كلى تحقیقات نشان مىدهد كه سن نوجوانى به تنهایى نمىتواند همه عوارض ناخوشایند حاملگى را در دختران نوجوان ایجاد كند؛ بلكه عوامل دیگرى، همچون: فقر، سوء تغذیه، برخوردار نبودن از مراقبتهاى كافى دوران باردارى، افزایش ناكافى وزن مادر در حاملگى و مصرف سیگار، الكل و داروهاى خاص، در این زمینه تأثیرگذار هستند. پس در شرایط همسان، بین جوانان و افراد بالغ از نظر زایمان و نوزادى، اختلاف چندانى نیست كه با برنامهریزى دقیق و مناسب پزشكى و عاطفى، خطرات احتمالى قابل رفع خواهد بود.[1]
7. جوّ جامعه چنین ازدواجى را نمىپذیرد و به آن به دیده تحقیر مىنگرد.
پاسخ:وقتى كارى درست است، نباید به دلیل دید منفى مردمى، آن را تعطیل كرد. دید تحقیرآمیز در این مسئله به دلیل ندانستن فواید و تصور خرابشدن زندگى آنان است كه با زیاد شدن این نوع ازدواج از بین خواهد رفت.
8. خانوادهها توان تأمین خرج فرزندان بدون شغل و مسكن خود را ندارند.
پاسخ:اوّلاً: اینطور نیست كه همه خانوادهها توان كمك به فرزندان را براى تشكیل زندگى مستقل نداشته باشند؛
ثانیاً: عروس و داماد مىتوانند تا زمان استقلال، همانند دیگر اعضاى خانواده در منزل پدر عروس یا داماد زندگى كنند؛
ثالثاً: هر یك از عروس و داماد مىتوانند در منزل پدر خود بوده و فقط با یكدیگر ملاقات داشته باشند.
9. هدف اصلى از ازدواج، رسیدن به كمال است، نه داشتن رابطه جنسى؛ در صورتى كه هدف از ازدواج بعد از بلوغ جنسى، رفع نیاز جنسى است.
پاسخ:ازدواج فواید فراوانى دارد كه مىتواند در افراد مختلف، ایجاد انگیزه كند؛ به عنوان مثال: سر و سامان گرفتن، كمال نفس و...؛ اما انگیزه غالب، نیاز جنسى در پسران و نیاز عاطفى در دختران است؛ همانند غذایى كه انسان مىخورد و داراى مواد مختلفى از ویتامینها، پروتئینها و... است؛ اما اگر بگوییم كه براى ویتامین غذا بخور، كمتر كسى سراغ غذا مىرود؛ بلكه براى برطرف كردن گرسنگى مىخورد و در كنار آن نیازهاى بدن او نیز رفع مىشود. اینجا هم همین است. اگر احساس عاطفى و جنسى از انسانها گرفته شود، كمتر كسى به سبب كاركردهاى دیگر، به ازدواج تن مىدهد.
از اینرو كسانى كه نیازهاى جنسى خود را بعد از بلوغ جنسى از جاى دیگر ارضا مىكنند، كمتر و دیرتر ازدواج مى كنند؛ مگر براى ارضاى نیاز عاطفى، همانند جوانان غربى كه در سنین بالا براى ارضاى عاطفى، همسر اختیار مىكنند؛ اما این كار براى یك انسان دیندار كه نیازهاى خود را فقط از راه حلال ارضا مىكند، ممكن نیست.
10. ازدواج تازه بالغان هر چند خوب باشد، براى فرزندان ما خوب نیست؛ چون از نظر دینى و رفتارى مشكلى ندارند و بلكه اصلاً در فكر و حال و هواى این مطالب نیستند.
پاسخ:اولاً: خوببودن در خانه و نزد والدین، دلیل بر بىمشكلى نیست؛ چون نوجوان اگر به انحراف هم كشیده شده باشد، در خانه بروز نخواهد داد. كاملاً ممكن است كه فرزند، بدون اطلاع از خطر انحراف، با دیدن عكس و فیلم از طرق گوناگون مثل: موبایل و كافى نت و یا برخورد با جنس مخالف و القاى دوستان ناباب، به راه نادرست كشیده شود و آبروى خانوادگى را به خطر اندازد؛ ولى در عین حال، والدینش بىخبر باشند؛
ثانیاً: مىگوییم فرزندان شما اهل كار خلاف نیستند؛ اما بدانید كه بیدار شدن غریزه، خود از اسباب ورود به حال و هواى این مطالب است؛ چون حتى اگر در معرض اسباب تحریك هم قرار نگیرند، از فساد و گناه ایمن نیستند؛ ازاینرو والدین نباید با اطمینان حرف بزنند؛ بلكه با توجه به وجود اسباب تحریك باید گفت احتمال توجه آنها به این مطالب بسیار كم است؛
ثالثاً: اگر قبول كنیم كه به هیچوجه در این حال و هواها نیستند، باز هم بدون ازدواج ضرر كردهاند؛ چون چند سال از ثمرات نشاطآور و شادىبخش ارتباط حلال با جنس مخالف محروم شدهاند.
11. ازدواج در نوجوانى باعث حواسپرتى و در نتیجه افت تحصیلى است.
پاسخ:اولاً: این ایراد در صورتى وارد است كه با عدم ازدواج، حواسپرتى و دلمشغولىِ ایجادكننده افت تحصیلى وجود نداشته باشد؛ اما در شرایط كنونى، عوامل حواسپرتى به شدت فعال است؛ هر چند والدین متوجه آن نباشند؛ چون وجود غرایز از یك طرف و دامن زدهشدن به آن با اسباب تحریك و برخورد با جنس مخالف و دیدن مسائل عاطفى در فیلمها و... دلمشغولى زیادى ایجاد مىكند كه معمولاً والدین از آن بىخبرند؛
ثانیاً: در صورت ازدواج، افت تحصیلى، بعد از مدت كوتاهى رفع مى شود؛ اما در صورت عدم ازدواج به سبب وجود تحریك بىارضا، مشكل تا زمان ازدواج وجود دارد؛
ثالثاً: اگر ازدواج، افت تحصیلى ایجاد مىكند؛ در صورتى كه در دوران دانشجویى هم ازدواج كند باز این اتفاق مىافتد. پس حال كه قرار است به هر حال افت تحصیلى داشته باشد، چه بهتر كه ازدواج در دوران دبیرستان باشد كه این همه سال هم محرومیت نكشد؛
رابعاً: اگر كسى اهل درس خواندن باشد با ازدواج نیز ادامه خواهد داد؛ همانند افرادى كه متأهلاند و حتى بچه هم دارند؛ اما با موفقیت، ادامه تحصیل مىدهند؛
خامساً: اگر ازدواج افت تحصیلى ایجاد مىكند، ادامه تحصیل، بدون ازدواج نیز ممكن است به قیمت فداشدن ازدواج تمام شود؛ همانند اینكه بعضى از دختران به دلیل درس خواندن به خواستگارها جواب رد مىدهند؛ اما بعد از فارغالتحصیل شدن، به دلایلى همچون نبود فرد همشأن از نظر تحصیلات، یا بالا رفتن سن و یا... دیر ازدواج مىكنند و یا اصلاً موفق به ازدواج نمىشوند.
12. خود نوجوانها هم راضى به ازدواج در این سن نیستند و با آن مخالفاند.
پاسخ:علت مخالفت نوجوانها و راضىنبودن آنها به این امر، ناشى از این است كه تمام اطرافیان آنان اعم از: والدین، معلمان، مربیان، روان شناسان و حتى بسیارى از روحانیان، همگى صلاحیت ازدواج نوجوانان را رد مىكنند. وقتى چنین است، توقع هرگونه موافقت نادرست است.
13. در نهایت، هر كسى ازدواج خواهد كرد و دیر یا زود بودنش اهمیتى ندارد.
پاسخ:این حرف درست نیست؛ زیرا فرد مجردى كه نیاز غریزى دارد، یا باید خود را حفظ كند یا غریزه را ارضا كند. اگر بخواهد خود را حفظ كند، فشار عصبى و روانى زیادى براى او ایجاد مىشود و چه بسا باعث دینگریزى وى نیز خواهد شد. ممكن است بگوید خداوند، غریزه جنسى را در وجود من قرار داده و آن را در نوجوانى بیدار كرده است؛ ولى اكنون ازدواج نیز براى من صلاح نیست. پس چرا خداوند با بستن همه راههاى دیگر از جمله: رابطه، استمنا و... راه را بر من بسته است؛ از اینرو ممكن است داراى ذهنى شبههناك درباره دین شود. اگر هم بخواهد خود را ارضا كند یا باید به خودارضایى روى آورد كه این عمل برخى مشكلات جنسى را براى او ایجاد خواهد كرد و یا باید با ارتباط آزاد با جنس مخالف، مشكل را حل كند كه دچار بىبند و بارى و تنوعطلبى مىشود و دیگر بعد از ازدواج نمىتواند به همسرش قانع باشد. و اگر به انحرافات گوناگون دیگر، مثل: همجنسگرایى و... گرفتار شود كه دیگر هیچ. پس معلوم مىشود كه دیر شدن ازدواج خسارات بسیارى دارد.
14. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه علیهم السلام: هم در سن بالا ازدواج كردهاند.
پاسخ:اولاً: آنها به دلیل داشتن مقام عصمت با دیر ازدواجكردن نه تنها به گناه نمىافتادند؛ بلكه فكر گناه هم به ذهنشان خطور نمىكرد؛ در حالى كه مردم عادى، مصون از گناه نیستند و احتمال به حرام افتادن در آنها زیاد است.
ثانیاً: باید گفت ازدواج آنها در سن بالا به سبب مصالحى بوده است كه ما آن مصالح را نمىدانیم و یا علت خاص دیگرى داشته است، وگرنه مگر ممكن است با این همه تأكید و تحریض درباره ازدواج در عنفوان جوانى، خود آنان بىدلیل، این كار را ترك كنند.
ثالثاً: نمونههاى فراوانى از ایشان سراغ داریم كه مقدمات ازدواج را در سنین پایین براى فرزندان خود فراهم كردهاند؛ مثلاً خود پیامبر9 دخترشان را در سنین پایین به ازدواج امیر مؤمنان7 درآوردند.
15. اگر نوجوان در برابر غریزه جنسى صبر كند، بر اثر مبارزه با نفس، روح او ساخته مىشود.
پاسخ:اولاً: تعداد نوجوانهایى كه مىخواهندو مىتوانند صبر كنند زیاد نیست. پس حكم به صبر نمىتواند همگانى باشد؛ چون همه انسانها در یك سطح نیستند.
ثانیاً: چرا باید صبر كنند و از عشقورزى حلال با جنس مخالف محروم شوند؟ مگر دین براى به سختى انداختن آنها آمده است؟ مگر خدا با آنها دشمن است كه به آنان این كشش قوى را بدهد و بعد هم بگوید ده سالى صبر كنید؟
یكى از علتهاى دینگریزى همین سختگیریهاى بىموردى است كه مردم به نام دین انجام مىدهند و نوجوان احساس مىكند كه دین براى این دوره (بین بلوغ جنسى و ازدواج) راهى ندارد؛ در حالى كه دین، راه حل را ازدواج بعد از بلوغ جنسى مىداند؛ بلكه در صورتى كه كسى به گناه بیفتد، دین، ازدواج را واجب مىداند. این حرفها شبیه به سخنان انسان سیرى است كه از گرسنه خبر ندارد. با این سخنان نمىشود گرسنه را آرام كرد.
ثالثاً: قبلاً گفته شد كه طبق فرمایش قرآن، ازدواج بر «خودنگهدارى» مقدم است و دستور عفتورزى، مخصوص حالتى است كه ازدواج امكان نداشته باشد. پس اینكه عدهاى مىگویند نوجوان باید صبر كند تا روح او ساخته شود، ساخته ذهن آنها است و گرنه دین چنین چیزى را در مرحله اوّل از انسان مجرد نخواسته است.
16. به جاى بحث درباره ازدواج باید از راههاى دیگر مثل پركردن اوقات فراغت، مأنوس كردن با معنویات، ایجاد انواع سرگرمیها و تفریحات سالم و... نیاز نوجوان تازه بالغ را پاسخ داد تا زمانى كه به رشد كافى براى ازدواج برسد.
پاسخ:مشغول شدن به سرگرمیهاى دیگر، ممكن است باعث شود حواس آدم گرسنه بهطور موقت پرت شود و یادش برود كه گرسنه است؛ اما این كار، او را سیر نمىكند و تازه وقتى بوى غذا بیاید، دیگر بازى هم نمىتواند كارساز باشد. آیا انصاف است كه به آدم مریض به جاى دوا دادن (در صورتى كه دردش دوا دارد) فقط آمپول مسكن بزنیم تا احساس درد نكند؟ اگر یكى بگوید: حالا او نمىفهمید، تو وجدانت كجا رفته بود، چه جوابى مىدهیم؟
[1]. سن ازدواج دختران، ص 241 و 242.
افزودن دیدگاه جدید