آیا امام حسين (ع) در کربلا پای خود را به محلی زد و آب جاری شد؟
یک نت ـ در منابع متقدم و معتر چنين مطلبي يافت نشد، هر چند در برخي منابع نقل هايي مبني بر کندن چاه توسط نيروهاي کاروان امام حسين(عليه السلام) نقل شده است.بنابر روايت ابن اعثم كوفى و ابن شهرآشوب، امام حسين(عليه السلام) در جلوىِ خيمه (به فاصلهي 19 قدم) چاهى حفر كردند. (1)عبيدالله به محض اطلاع از اين موضوع در نامه اي به عمربن سعد نوشت: «اما بعد به من چنين خبر رساندهاند كه حسين(عليه السلام) و ياران او چاهها فرو بردهاند و آب بر مىدارند، لهذا ايشان را هيچ فرو ماندگى نيست! چون بر مضمون نامه وقوف يابى، بايد كه حسين بن على(عليه السلام) و ياران او را از كندن چاه منع كنى و نگذارى كه پيرامون آب گردند». (2)
از مناقب نقل شده که اهل بيت امام حسين عليه السلام در سه شبانه روزي که از آب ممنوع بودند، گاهي براي استعمال آب غير شرب چاه حفر ميکردند که دشمنان آنرا پر کردند (ممکن است آب چنين چاهايي با عمق بسيار کم مناسب نوشيدن نبوده است)، و گاهي حضرت ابوالفضل عليه السلام شجاعانه محاصره شريعه فرات را شکسته و آب ميآوردند. در شب عاشورا، حضرت علي اکبر عليه السلام با 50 نفر به شريعه رفت و آب آورد ولي از صبح عاشورا ديگر ممکن نشد که آبي به حرم امام حسين عليه السلام برسد که هدف دشمن هم اين بود که اهل بيت عليهم السلام بر اثر شدت تشنگي از پا درآيند چرا که از شجاعت آنان با خبر بوده و ميدانستند که اگر تشنگي بر آنان اثر نگذارد، هرگز قادر بر غلبه بر اهل بيت عليهم السلام نيستند و در نهايت هم با اين حربه غير انساني توان جسمي لشکريان امام حسين را گرفته و آنان را به شهادت رساندند.(3)
اما اينکه چرا امام حسين(عليه السلام) از قدرت الهي خود استفاده نکرده اند،لازم است به چند نکته از زبان آيت الله جوادي آملي اشاره کنيم:الف: بيترديد، ائمه اطهار(عليهمالسلام) که واسطه فيض الهي هستند، قدرت تصرّف در تکوين و نابود کردن دشمن را با يک اراده دارا بودند؛ زيرا استمرار حيات دشمنانشان، حرکت دست و پا، بينايي چشم و... حتي تيزي و برّندگي سلاح آنان که همگي، فيض الهي است به ائمه(عليهمالسلام) و وساطت آنها در فيض است، ليکن چنين قدرتي تکليفآور نيست؛ يعني پيغمبراکرم(صلّي الله عليه وآله وسلّم) و ائمه اطهار(عليهمالسلام) براي تبليغ دين، پيشبرد اهداف ديني، دفاع از خويشتن و... از چنين قدرتي استفاده نميکنند. البته، اختيار استفاده از اين قدرت غير عادي به اراده الهي وابسته است و هر گاه خداوند متعال اراده کند، آنها از آن استفاده خواهند کرد.
سرّش آن است که دنيا نشئه تکليف است و بر مدار علم عادي و تکليف معمولي اداره ميشود. اگر خداوند ميخواست، خود از دشمنانش انتقام ميگرفت، ليکن اراده کرد تا برخي از مردم را با برخي ديگر بيازمايد؛.از اينرو ائمه(عليهمالسلام) نيز مانند ديگران، مکلّف هستند براي تبليغ و پيشرفت دين، با استفاده از اسباب و عوامل عادي تلاش کنند. اگر بنا باشد آنان براي پيشبرد اهدافشان از قدرت غير عادي استفاده کنند و دشمنان خود را با يک اراده از بين ببرند ، اساس تکليف از هم ميپاشد؛ زيرا نه خودشان امتحان خواهند شد و نه هواداران صادق آنها.
ب: امام(عليهالسلام) الگوي ديگران در تبليغ و ترويج دين است. اگر قرار باشد او در مواجهه با مشکلات، از قدرت غيرعادي استفاده کند و موانع را از سر راه بردارد. ديگر نميتواند الگوي ديگران باشد و نميتواند به ديگران بگويد: براي حفظ اسلام، از مرگ، تشنگي، زندان، گرسنگي، شکنجه، اسارت و ... نترسيد؛ زيرا امّت خواهند گفت: چرا خودت ترسيدي و با قدرت غير عادي، اين موانع را از راه خود برداشتي؟
ج: مقامهاي بلندي که پروردگار متعال براي ائمه(عليهمالسلام) مقدّر کرده بود، با تحمّل شهادت، شکنجه و... فعليت پيدا ميکند. نه تنها حضرت ابوالفضل با تحمّل شهادت، تشنگي و... مورد غبطه شهداء قرار گرفته است،تا جايي که امام سجاد(عليه السلام) مي فرمايد: «إنّ لعمّي العباس عندالله عزّوجلّ منزلةً يغبطه بها جميع الشهداء يوم القيامة(4) : عمويم عباس، نزد خداي متعال، مقامي دارد که در روز قيامت، همه شهيدان به آن غبطه مي خورند.» بلکه جايگاه رفيع امامحسين(عليهالسلام) در ميان ساير ائمه(عليهمالسلام) نيز ناشي از تحمّل مصائب کربلاست که موجب به فعليت رسيدن مقامهاي مقدّر الهي براي آن حضرت شد.--------------------------پي نوشتها:(1). ابن شهرآشوب، ابى جعفر رشيدالدين محمد بن على، مناقب آل ابى طالب، ج 4، ص 50 و ابن اعثم كوفى، ابو محمد احمد بن على، الفتوح، ص 893.(2). ابن اعثم كوفى، پيشين، ص 893.(3). زندگاني امام حسين عليه السلام، سيد هاشم رسولي محلاتي، ص 387.(4). شيخ صدوق، الخصال، ص68،حديث101؛ شيخ صدوق، الأمالي، ص548، مجلس هفتاد، ح731.
منبع : انجمن گفتگوی دینی
افزودن دیدگاه جدید