رفتن به محتوای اصلی

دوست دارم با شوهرم ازدواج کنی!

تاریخ انتشار:
دختری 24 ساله هستم، خواستگارهای زیادی دارم اما پدرم سخت‌گیر می‌باشد حتی جرات سرکار رفتن هم ندارم دو بار سر کار رفتم که در هر دو مورد مدیرانش به من ابراز علاقه کردند!
دوست دارم با شوهرم ازدواج کنی!

یک نت ـ اگر با شوهرم ازدواج کنی خوشحال می شوم!

 دختری 24 ساله هستم، خواستگارهای زیادی دارم اما پدرم سخت‌گیر می‌باشد حتی جرات سرکار رفتن هم ندارم دو بار سر کار رفتم که در هر دو مورد مدیرانش به من ابراز علاقه کردند!

کار دوم کمی برایم مسئله ساز شده است هفته قبل برای مصاحبه به یک شرکت مراجعه کردم مدیر عامل شرکت یک آقای متشخص، بافرهنگ، حدودا 45 ساله بود و غیرتی، حتی نسبت به کارمندانش و...  در عین حال فوق العاده احساسی و عاطفی بودند.

چند ساعت بعد از مصاحبه به من پیام داد که می‌توانید کارتان ر ا شروع کنید از همان روز اول بر خورد صمیمی شروع شد البته با همه کارمندان که خانم هستند وی صمیمی بود با اینکه عاشق همسرشان بودند اما پیام‌هایش برای من شروع شد و ابراز احساسات و علاقه کردن من هم چون 20 سال از من بزرگتر بود راحت تر جوابش را می‌دادم

روز پنجم مرا به دفتر صدا کردند و به شدت ابراز علاقه کردند کلی کل کل کردیم و من تقاضای انصراف دادم وی هم عصبانی شد و حقوق پنج روزم را تصویه کرد اما سریع پشیمان شد و دستم را گرفت و به دستو پایم افتاد که تنهایش نگذارم.

شب خانمش پیام فرستاد که به سر کار برگردم و گفت من خیلی خوشحال می ‌شوم که با همسرم ازدواج موقت کنی و نیازهایش را برطرف کنید از نظر من مشکلی نیست

از آن روز مرتب آقا پیام می‌فرستند و می گویند بر گرد به شرکت بدون تو نمی توانم بمانم و از این حرفها می ترسم خدا نکرده بلایی بر سر خود بیاورند.

پاسخ

با سلام/ به ترتیب مطالبی که بیان کردید پاسخ‌تان را می نویسم.

1- خواستگار زیاد دارم: اینکه خواستگار زیاد دارید و آن مدیر هم سریع شما را استخدام کرده شاید ظاهر زیبایی دارید لذا باید از این امتیاز برای تشکیل زندگی موفق استفاده کنید نه اینکه زیبایی‌تان باعث شود که بدترین راه را انتخاب نمایید.

2- پدرم سخت گیر است: با توجه به حرفهای بعدی که در سوال مطرح کردید ظاهرا شیوه بر خورد شما با مردها مناسب نیست و این باعث شده دو  جا که خواستید کار کنید مدیرانش به سمت شما گرایش پیدا کنند! لذا به نظرم پدرتان به خاطر رفتارهای شما سخت گیر شده‌اند بنابراین باید رفتارتان را اصلاح کنید.

3-مدیر عامل شرکت یک آقای متشخص، بافرهنگ، حدودا 45 ساله، و غیرتی: بهتره این اصطلاحات را در مورد جناب مدیر به کار نبرید چون با توجه به حرف‌های شما نه متشخص بوده و نه غیرتی و الا دست دختر مردم را نمی گرفت، و یک فرد با شخصیت به کسی که جای دخترش باشد پیشنهاد رابطه نمی‌دهد! بهتر بود طور دیگر می‌گفتید که من الفاظش را برای رعایت عفت کلام مطرح نمی‌کنم.

4- شب خانمش پیام فرستاد که به سر کار برگردم و گفت من خیلی خوشحال می ‌شوم که با همسرم ازدواج موقت کنی و نیازهایش را برطرف کنید از نظر من مشکلی نیست: من از اینکه شما در 24 سالگی چنین پیامی را باور کردید تعجب می‌کنم چون اگر این حرف را به بچه‌های مهدکودک هم بگویید باور نمی‌کنند و من در طول مشاوره نشنیدم خانمی پیام بدهد به یک دختر بیست سال کوچکتر از شوهرش و بگوید با وی ازدواج کن! به احتمال قوی خود مدیر چنین پیام‌هایی را از زبان خانم شان به شما میدهند و یا اینکه آن خانم هم زن واقعی اقا نیست بلکه مثل شما فریب خورده است که به زعم خودش همسر مدیر می‌باشد!

نتیجه: اولا شما باید رفتار خود را نسبت به برخورد با مردان اصلاح کنید تا بعضی از مردهای مریض طمع نکنند ثانیا ارتباط خود را هر چه سریع‌تر با این شخص قطع کنید و الا معلوم نیست نتیجه کارتان در دنیا و آخرت به کجا بیانجامد. ثالثا: در انتخاب کار دقت کن و دنبال کاری باش که عزت نفست حفظ شود و به خاطر توانایی‌تان استخدام کنند نه به خاطر جسمتان!

موفق باشید

منبع: jonbeshnet.ir

 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا