این سریال از 90 هم جذاب تر است (تصاویر)
یک نت ـ شبکه پنج، این روزها آخرین سریالش را با نام «آخرین بازی» روی آنتن دارد؛ سریالی که ادعا می کند برای اولین بار می خواهد به بحث کلان اقتصادی در فوتبال وارد شود و حرف هایی بزند که قبل از این در هیچ کدام از فیلم ها و سریال های با مضمون فوتبال، گفته نشده.
این سریال در شروع، موفق ظاهر نشد و بدون قصه ای جذاب و با بازیگرانی پایین تر از حد استاندارد، بخش عمده ای از مخاطبانش را از دست داد. به مور زمانبا ورود بازیگرانی مثل امیرحسین رستمی، بهاره افشاری، روناک یونسی و ... به کار، باز هم سریال موفق نشد گلیم خودش را از آب بیرون بکشد.
با اینحال اما عوامل سریال همچنان محکم پشت آن ایستاده اند و معتقدند از اینجا به بعد، تازه بحث های جدی آن شروع می شود. گفتگو با سعید جلالی فیلمنامه نویس سریال را بخوانید.
در سریال «سه پنج دو» به طور کامل به بحث دلالی فوتبال، اسپانسری، باز شدن سر و کله فامیل و آشنایان به تیم ها و ... پرداخته شده بود. به نظر می رسید حالا که قرار است فصل بعدی ساخته شود، بحث های دیگری را دربر بگیرد اما دوباره می بینیم قضیه همان است. واقعا حرف هایی وجود داشته که باید برای بیان آنها «آخرین بازی» ساخته می شد؟
- بعد از «سه پنج دو» اینط رح را به معاونت سیما داده بودم. در واقع خودشان خواسته بودند که این سریال به فصل دوم برسد اما من با ساخت ادامه آن مخالف بودم. می گفتم باید سراغ یک قصه جدید برویم. برای همین هم قصه ای با اسم «آفساید» نوشتم و دو سه سال طول کشید تا تصویب شود. در جواب اینکه می گویید شبیه به «سه پنج دو» است باید بگویم نه! این سریال نه به لحاظ قصه، نه پرداخت و نه به لحاظ ساختاری هیچ شباهتی به آن ندارد.
در این کار، ما خیلی جدی تر حرف می زنیم و به بحث های کلان اقتصادی در فوتبال می رسیم. در «سه پنج دو» به مسائلی نظیر جابجایی بازیکن و مربی و ... پرداخته شده بود؛ مسائلی که برای مردم ملموس تر است. اینجا از چند قسمت آینده کار کاملا به سمت بحث کلان اقتصادی و فساد مالی در فوتبال می رود و دیگر تمرینات و جابجایی بازیکنانرا کمتر می بینیم.
در آثار قدیمی تر مثل «به سوی افتخار»، «فوتبالی ها»، «در مسیر زاینده رود» و حتی «مرد هزار چهره» و ... هم روی این مسائل پشت پرده فوتبال و فساد مالی تاکید شده بود. یعنی می خواهید بگویید«آخرین بازی» کلا بحث جدیدی را باز می کند؟ ضمن اینکه تا الان بعد از گذشت دو هفته، خبری از بحث جدید نیست.
- در تمام اینها روی بخش هایی از فوتبال دست گذاشته شده که مردم با آنها آشنا هستند و حتی در برنامه 90 هم مدام روی آنها مانور می شود ولی مردم هیچ وقت نمی دانند که پشت پرده خیلی از بازی ها و باشگاه ها چه اتفاق هایی جریان دارد.
معتقدید که سریال قرار است روی بحث هایی کملا جدی دست بگذارد و در بخش های مرتبط با فوتبال هم به عمد، کمدی کنار گذاشته شده. در این صورت فکر نمی کنید حضور یک خانم به عنوان مدیرعامل اصلا با واقعیت جور درنمی آید؟
- ما مدیرعامل خانم انتخاب نکردیم. این خانم جای پدرش آمده.
بله اما اینکه می گویید قصد داشتید روی مسائل کاملا جدی و تخصصی فوتبال دست بگذارید، اصلا فضای فوتبال ما طوری هست که یک خانم بتواند حتی همین اندازه هم در یک باشگاه نقش داشته باشد؟ این مسئله در صورتی قابل پذیرش است که بپذیریم کار کاملا کمدی است.
- ببینید من نگفتم کار کمدی نیست. گفتم بخش هایی از کار که قرار است در آن حرف های جدی بزنیم، خیلی به کمدی ورود نکردیم. مدیرعامل آن باشگاه، در واقع پدر این خانم است که بنا به دلایلی از کشور رفته و باشگاه دست دخترش است و ما می بینیم که دختر هم به معنای واقعی توان اداره باشگاه را ندارد و ریش و قیچی دست آدم های دور و برش است. این یک نوع تنوع ایجاد می کند.
یعنی علت این انتخاب، محافظه کاری یا ترس از این نبود که مردم برای شخصیت، دنبال ما به ازای خارجی بگردند؟
- چرا یکی از دلایل این بودکه به کسی برنخورد. این باعث می شود که لااقل کسی به خودش نگیرد. در «سه پنج دو» بارها آمدند شخصیت ها را با فلان مدیرعامل مقایسه کردند. گفتیم بهتر است از این مسئله فاصله بگیریم تا سوءتفاهمی برای کسی پیش نیاید. از طرف دیگر فکر کردیم اینطوری یک مقدار تنوع هم درکار ایجاد می شود و فضای آن زنانه تر می شود. به هر حال در بخش های دیگر قصهص، همه آقا هستند. نمی خواستیم مثل «سه پنج دو» فضای کار مردانه باشد. آنجا بخشی از مخاطبان خانم را از دست داده بودیم و این تجربه خوبی نبود.
برای اینکه برای جذب مخاطبان خانم بیاییم زنان را در جایی که امکان حضورشان به لحاظ منطقی وجود ندارد وارد کنیم، چندان هم کار را جذاب نمی کند. همین الان روناک یونسی هم با همین تحلیل به کار اضافه شده.
- الان تازه چند قسمت از سریال پخش شده. فکر می کنم برای قضاوت خیلی زود است. در ادامه ببینید فضا زنانه می شود یا نه! من معتقدم جذابیت قصه با حضور زنان بیشتر می شود. اگر آنها را اضافه نکنیم همین خود شما زنگ می زنید و می گویید قصه که مردانه است، پس خانم ها چرا نیستند.
اما دارید قصه تان را در فضای فوتبالی جامعه ما تعریف می کنید و معتقدید می خواهید حرف های جدی بزنید.
- قصه مشخصا از ابتدا نشان می دهد که رئال نیست و با کمدی مواجه ایم. پس تکلیف مان معلوم است که رئال محض ندارم. برای همین هم در این ساختار چندان عجیب نیست که مسائلی دور از ذهن هم ببینیم. حضور خانم ها در قصه باعث می شود رنگ قصه و اتفاقات و روابط جذاب تر به نظر برسد. بخش کلان اقتصادی فوتبال کاملا مردانه است و فکر نمی کنم در ادامه حضور این زنان توی ذوق بزند.
این بحث های عروسی و خواستگاری و حالا مهریه و دعواهای خانوادگی هم مثل بحث حضور زنان صرفا برای بالا رفتن مخاطبان صورت گرفته؟
- کار طراحی خاص خودش را دارد. اتفاقا خیلی خوب است که فضای خانوادگی داشته باشد. هر چه فضا خانوادگی تر باشد، مخاطب بیشتر می پسندد. اگر همان اول نشان می دادیم صرفا قباددنبال فوتبال است، هیچ کس آن را نمی دید. باید خانواده را معرفی کنی بعد وارد قصه شوی.
گفتید بعد از گذشت دو هفته همچنان درباره قضاوت زود است و باید بگذاریم قصه پیش برود و بعد راجع به آن صحبت کنیم. شما یکی از فیلمنامه نویسان فعال تلویزیون هستید و قطعا می دانید که شروع سریال برای مخاطب تلویزیونی خیلی مهماست. خودتان با این شروع موافقید؟
- هر کاری وابسته به قصه ای که دارد شرایط ویژه و طراحی خاص خودش را می طلبد. خیلی از کارهای تلویزیونی در ابتدا دیده نمی شود. بخشی از مخاطبان کم کم به این نتیجه می رسند که باید کاری را ببینند. درباره این سریال هم مخاطبان در سه چهار قسمت اول 99 درصد بازیگران را نمی شناختند و خب بعید نبود که ابتدای امر جذب کار نشوند.
مسئله اینجاست که بازی این بازیگران هم درحد استانداردی نبود که کسی ترجیح بدهد کار را دنبال کند.
- این مسئله را دیگر نباید از من بپرسید. بحث به کارگردانی مرتبط است. ضمن اینکه فیلمنامه چهار قسمت اول را آقای معتمدی نوشته بود. تا زمانی که من به کار برگشتم و ادامه دادم اصلا در زمان انتخاب بازیگران در پیش تولید نبود. بنابراین نمی توانم هیچ نظری بدهم. ممکن است اختلاف سلیقه ای هم بین من و کارگردان باشد اما به هر حال نمی توانم چیزی بگویم. به نظرم اتفاقا از قسمت اول سریال داریم خقصه را می گوییم. رابطه عشقی با دختر همسایه، آمدن خواستگار، چالش با برادر زن و ... یعنی همه جور اتفاق دارد در قصه می افتد اما تا کاراکترهای ناشناخته بخواهند جا بیفتند، زمان می برد.
یکی از مشکلات اصلی، شخصیت خود قباد است. به عنوان مخاطب نمی توانیم این کاراکتر را با تمام ویژگی هایش بپذیریم و قبول کنیم که باید با او وارد قصه شویم. شخصیت قباد اصلا به پختگی نرسیده و بلاتکلیف است.
- در واقع قباد کسی نیست که بخواهد تعیین کننده اتفاقات پشت پرده فوتبال و بحث کلاهبرداری و فساد اقتصادی باشد. یعنی اصلا قد و قواره این کارها نیست. کاراکتری است که باید با او وارد قصه اصلی شویم. باید به واسطه قباد وارد داستان می شدیم تا به بهانه او با دیگر کاراکترها آشنا می شدیم.
وقتی می آییم در سریالی از المان های کارتونی استفاده می کنیم در واقع می خواهیم به مخاطب بگوییم قرار است با کاری کاملا فانتزی روبرو باشد اما این مسئله اصلا در سریال اتفاق نمی افتد. ما الان نمی دانیم با چه جنس کاری روبرو هستیم.
- در فیلمنامه من اصلا انیمیشن وجود نداشت. در چهار قسمتی که توسط معتمدی نوشته شده بود، این انیمیشن ها تعریف شده بودند. موقع بازنویسی آمدم آنها را دربیاورم، سهیلی زاده قبول نکرد. گفت با این مسائل، خیال پردازی های قباد بیشتر دیده مخ شود. به توافق رسیدیم که فقط در چهار قسمت اول باشد و دیگر ادامه ندهیم. من کلا با این جنس فانتزی آشنایی ندارم. الان هم می بینید هر چه جلوتر می رویم، خیلی رئال تر می شود.
خب این باعث نشده کار کاملا دو پاره شود؟- نه. ما فقط درباره یک شخصیت اینها را می بینیم و تکلیف مخاطب را روشن می کنیم که همه اینها از خیالپردازی های قباد می آید. این آدم متوهم و خیالاتی است و از آن به بعد همه او را اینطوری باور می کنند. در ادامه چنین مسائلی وجود ندارد.
منبع: روزنامه هفت صبح
افزودن دیدگاه جدید