از حجابم خجالت می كشم
دختري 20 ساله و متاهلم از حجابم خجالت مي كشم
سلام؛ دختري 20 ساله ام كه متاهلم. سوالي در ذهن داشتم كه با راهنمايي همسرم با شما مطرح مي كنم. بعضي وقت ها از چادرم و حجابم خجالت مي كشم. تحويل گرفتن بدحجاب ها و طرز برخورد باهاشون و تعداد زیادشون تو بعضي از محيط ها، باعث اين حس در من ميشه. ميدونم حجاب خوبه اما دو دلم كه اگه مانتويي بودم تو جامعه برام فرصت كار يا فعاليت بيشتر بود. دوست دارم منو از دو دلي در بياريد. ممنون.
خواهر ارجمند؛ از اينكه صادقانه سوال خود را با اين ما در ميان گذاشتيد خدا را شاكريم. بايد به شما تبريك بگوييم به چند دليل : يكي به خاطر اينكه در بهترين سن ازدواج كرديد لذا قدر خودتان را بدانيد. ديگري بدين خاطر كه با انتخاب حجاب برتر رضايت خدا و ائمه عليهم السلام و همسر و خانواده عزيزتان را بدست آورديد و مهمتر از همه اينكه موجب آرامش خود و گرمي خانواده تان مي شويد. تبريك بعدي به خاطر ارتباط عاطفي و صميمي اي كه با همسرتان داريد و در مورد مسائل زندگي با هم گفتگو كرده و در صورت نياز، راه درست و منطقي مشورت را برمي گزينيد. آفرين بر شما زوج جوان و خوشبخت. آرزوي ما خوشبختي و سعادت شما در هر دو سراست.
پرسشگر گرامي، در ابتدا بخشي از كتاب حجاب در انديشه مطهر (تلخيص كتاب مسئله حجاب شهيد مطهري) را براي شما می آوریم كه اميدواريم مفيد واقع شده و انگيزه اي شود تا در اين زمينه به چنين كتابهايي مراجعه نماييد؛ در ادامه نيز دو مطلب در مورد حجاب و در پايان چند نكته را متذكر خواهيم شد.
يكى از ايرادهايى كه به حجاب اسلامى مى گيرند اين است كه حجاب مانع اشتغال زنان و باعث ركود و تعطيلی فعاليت هاى زنان مى گردد. پاسخ آن است كه مبناى حجاب در اسلام اين است كه التذاذات جنسى بايد به محيط خانوادگى و به همسر مشروع اختصاص يابد و محيط اجتماع، خالص براى كار و فعاليت باشد و به همين دليل به زن اجازه نمى دهد كه هنگام خروج از منزل، موجبات تحريك مردان را فراهم كند و به مردان هم اجازه چشم چرانى نمى دهد. چنين حجابى نه تنها نيروى كار زن را فلج نمى كند بلكه موجب تقويت نيروى كار اجتماع نيز مى گردد.
اين ايراد بر حجاب نوع هندى يا يهودى يا ايران باستان وارد است؛ در حالى كه حجاب اسلامى هيچ گاه حكم به حبس زن در خانه نمى دهد تا جامعه را از وجود و استعدادهاى او محروم سازد، بلكه حدودى را تعيين مى كند كه زن با عمل به آن حدود، از چشم چرانى و فساد اخلاقی برخی مردان در امان باشد و خود نيز با وقار در عرصه اجتماع ظاهر شود.نكته عجيب آن است كه مخالفان حجاب به بهانه اينكه حجاب نيمى از افراد جامعه را فلج مى كند با ترويج بى حجابى و فساد و بى بند و بارى نيروى تمام افراد جامعه را فلج مى كنند. نتيجه اين مى شود كه در جوامع مسلمان متجدد مآب، فقط در روستاها و خانواده هاى بسيار متدين، زنان با لباس ساده در اجتماع ظاهر مى شوند و به فعاليت اقتصادى مفيد مى پردازند وگرنه ساير زنان براى خودآرايى و آرايش، جز استهلاك ثروت و وقت و فاسد كردن اخلاق اجتماعى و خانواده، كار ديگرى نمى كنند و عده اى جاهل، نام اين را فعاليت اجتماعى و آزادى زن مى گذارند.
شهيد مطهري(ره) در كتاب خود چنين مي گويد :
چرايي پوشش از ديدگاه اسلام :
فلسفه پوشش اسلامى به نظر ما چند چيز است. بعضى از آنها جنبه روانى دارد و بعضى جنبه خانه و خانوادگى، و بعضى ديگر جنبه اجتماعى، و بعضى مربوط است به بالابردن احترام زن و جلوگيرى از ابتذال او ... [ص433]
اكنون به شرح چهار قسمت فوق مىپردازيم :
- آرامش روانى
نبودن حريم ميان زن و مرد و آزادى معاشرت هاى بىبند و بار، هيجان ها و التهاب هاى جنسى را فزونى مىبخشد و تقاضاى سكس را به صورت يك عطش روحى و يك خواست اشباع نشدنى درمىآورد. غريزه جنسى غريزهاى نيرومند، عميق و دريا صفت است، هرچه بيشتر اطاعت شود سركشتر مىگردد ...
دو مقدمه براي درك بهتر پيدايش آرامش رواني در فضاي پوشش
براى درك اين مطلب به دو چيز بايد توجه داشت :
1. تاريخ همان طورى كه از آزمندان ثروت ياد مىكند ...، از آزمندانى در زمينه مسائل جنسى نیز ياد مىكند ... صاحبان حرامسراها و درواقع همه كسانى كه قدرت استفاده داشتهاند چنين بودهاند. كريستن سن نويسنده كتاب ايران در زمان ساسانيان در فصل نهم كتاب خويش مىنويسد :
در نقش شكار طاق بستان فقط چند تن از سه هزار زنى كه خسرو (پرويز) در حرم داشت مىبينيم. اين شهريار هيچ گاه از اين ميل سير نمىشد. دوشيزگان و بيوگان و زنان صاحب اولاد را در هر جا نشان مىدادند به حرم خود مىآورد. هر زمان كه ميل تجديد حرم مىكرد نامهاى چند به فرمانروايان اطراف مىفرستاد و در آن وصف زن كامل عيار را درج مىكرد. پس عمّال او هر جا زنى را با وصف نامه مناسب مىديدند به خدمت مىبردند.
از اين گونه جريان ها در تاريخ قديم بسيار مىتوان يافت. در دوران جديد اين جريان ها به شكل حرمسرا نيست، به شكل ديگر است، با اين تفاوت كه ... در دوران جديد به بركت تجدد فرنگى، براى مردى كه يك صد هزارم پرويز و هارون امكانات داشته باشد ميسر [ص434] است كه به اندازه آنها از جنس زن بهره كشى كند.
2. هيچ فكر كردهايد كه حس تغزّل در بشر چه حسى است؟ قسمتى از ادبيات جهان، عشق و غزل است. در اين بخش از ادبيات، مرد، محبوب و معشوق خود را ستايش مىكند ... خود را نيازمند كوچكترين عنايت او مىداند ... از فراق او دردمندانه مىنالد.
اين چيست؟ چرا بشر در مورد ساير نيازهاى خود چنين نمىكند؟ آيا تاكنون ديدهايد كه يك آدم پول پرست براى پول، يك آدم جاه پرست براى جاه و مقام، غزلسرايى كند؟! آيا تاكنون كسى براى نان غزلسرايى كرده است؟ ... چقدر اشتباه مىكنند كسانى كه مىگويند يگانه عامل اساسى فعاليت هاى بشر عامل اقتصاد است! ...
من نمىخواهم ادعا كنم كه تمام عشق ها جنسى است و هرگز نمىگويم كه حافظ و سعدى و ساير غزلسرايان صرفاً از زبان غريزه جنسى سخن گفتهاند ... ولى قدر مسلّم اين است كه بسيارى از عشق ها و غزل ها عشق و غزلهايى است كه مرد براى زن داشته است. همين قدر كافى است كه بدانيم توجه مرد به زن از نوع توجه به نان و آب نيست كه با سير شدن شكم اقناع شود، بلكه يا به صورت حرص و آز و تنوع پرستى در مىآيد و يا به صورت عشق و غزل ...- نگاه اسلام به غريزه جنسياسلام به قدرت شگرف اين غريزه آتشين توجه كامل كرده است. روايات زيادى درباره خطرناك بودن نگاه، خطرناك بودن خلوت با زن، و بالأخره [ص435] خطرناك بودن غريزهاى كه مرد و زن را به يكديگر پيوند مىدهد وارد شده است. اسلام تدابيرى براى تعديل و رام كردن اين غريزه انديشيده است ...يك وظيفه مشترك كه [اسلام] براى زن و مرد هر دو مقرر فرموده مربوط به نگاه كردن است: «قُلْ لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضّوا مِنْ ابْصارِهِمْ وَ يَحْفَظوا فُروجَهُمْ ... قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ ابْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُروجَهُنَّ..» (سوره مبارکه نور/آیات شریفه 30 و 31). خلاصه اين دستور اين است كه زن و مرد نبايد به يكديگر خيره شوند، نبايد چشم چرانى كنند، نبايد نگاه هاى مملوّ از شهوت به يكديگر بدوزند، نبايد به قصد لذت بردن به يكديگر نگاه كنند.
يك وظيفه هم خاص زنان مقرر فرموده است و آن اين است كه بدن خود را از مردان بيگانه پوشيده دارند و در اجتماع به جلوهگرى و دلربايى نپردازند، به هيچ وجه و هيچ صورت و با هيچ شكل و رنگ و بهانهاى كارى نكنند كه موجبات تحريك مردان بيگانه را فراهم كنند ...- ارتباط قوانين اسلام در باب روابط زن و مرد و تأمين آرامش رواني
همانطور كه بشر- اعمّ از مرد و زن- در ناحيه ثروت و مقام از تصاحب ثروت و از تملك جاه و مقام سير نمىشود و اشباع نمىگردد، در ناحيه جنسى نيز چنين است. هيچ مردى از تصاحب زيبارويان و هيچ زنى از متوجه كردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالأخره هيچ دلى از هوس سير نمىشود؛ و از طرفى تقاضاى نامحدود، خواه ناخواه انجام ناشدنى است و هميشه مقرون است به نوعى احساس محروميت. دست نيافتن به آرزوها به نوبه خود منجر به اختلالات روحى و بيماري هاى روانى مىگردد ...
- علت اختصاص پوشش به زنان
اما علت اينكه در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان يافته است اين است كه [ص436] ميل به خودنمايى و خودآرايى مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلب ها و دل ها، مرد شكار است و زن شكارچى، همچنانكه از نظر تصاحب جسم و تن، زن شكار است و مرد شكارچى. ميل زن به خودآرايى از اين نوع حس شكارچيگرى او ناشى مىشود. در هيچ جاى دنيا سابقه ندارد كه مردان لباس هاى بدن نما و آرايش هاى تحريك كننده به كار برند. اين زن است كه به حكم طبيعت خاص خود مىخواهد دلبرى كند و مرد را دلباخته و در دام علاقه به خود اسير سازد. لهذا انحراف تبرّج و برهنگى از انحراف هاى مخصوص زنان است و دستور پوشش هم براى آنان مقرر گرديده است ...
- استحكام پيوند خانوادگى
شكي نيست كه هر چيزى كه موجب تحكيم پيوند خانوادگى و سبب صميميت رابطه زوجين گردد براى كانون خانواده مفيد است و در ايجاد آن بايد حداكثر كوشش مبذول شود، و بالعكس هر چيزى كه باعث سستى روابط زوجين و دلسردى آنان گردد به حال زندگى خانوادگى زيانمند است و بايد با آن مبارزه كرد.اختصاص يافتن استمتاعات و التذاذهاى جنسى به محيط خانوادگى و در كادر ازدواج مشروع، پيوند زن و شوهرى را محكم مىسازد...
- تفاوت نقش زن در خانواده اسلامي و غربي؛ عامل خوشبختي يا رقيب
فلسفه پوشش و منع كاميابى جنسى از غيرهمسر مشروع، از نظر اجتماع خانوادگى اين است كه همسر قانونى شخص از لحاظ روانى عامل خوشبخت كردن او به شمار برود؛ در حالى كه در سيستم آزادى كاميابى، همسر قانونى از لحاظ روانى يك نفر رقيب و مزاحم و زندانبان به شمار مىرود و درنتيجه كانون خانوادگى براساس دشمنى و نفرت پايه گذارى مىشود.علت اينكه جوانان امروز از ازدواج گريزانند و هر وقت به آنان پيشنهاد مىشود، جواب مىدهند كه حالا زود است، ما هنوز بچهايم، و يا به عناوين ديگر از زير بار آن شانه خالى مىكنند همين است؛ و حال آنكه در قديم يكى از شيرين ترين آرزوهاى [ص437] جوانان ازدواج بود. جوانان پيش از آنكه به بركت دنياى اروپا، كالاى زن اين همه ارزان و فراوان گردد، شب زفاف را كم از تخت پادشاهى نمىدانستند.ازدواج در قديم پس از يك دوران انتظار و آرزومندى انجام مىگرفت و به همين دليل زوجين يكديگر را عامل نيكبختى و سعادت خود مىدانستند ... معاشرت هاى آزاد و بىبند و بار پسران و دختران ازدواج را به صورت يك وظيفه و تكليف و محدوديت درآورده است ...
- پيامدهاي خانوادگي نظام روابط آزاد زن و مرد
سيستم روابط آزاد اولًا موجب مىشود كه پسران تا جايى كه ممكن است از ازدواج و تشكيل خانواده سر باز زنند و فقط هنگامى كه نيروهاى جوانى و شور و نشاط آنها رو به ضعف و سستى مىنهد اقدام به ازدواج كنند و در اين موقع زن را فقط براى فرزند زادن و احياناً براى خدمتكارى و كلفتى بخواهند، و ثانياً پيوند ازدواج هاى موجود را سست مىكند و سبب مىگردد به جاى اينكه خانواده بر پايه يك عشق خالص و محبت عميق استوار باشد و هر يك از زن و شوهر، همسر خود را عامل سعادت خود بداند برعكس به چشم رقيب و عامل سلب آزادى ... ببيند و ... يكديگر را «زندانبان» بنامند ... [ص438]
- پيشنهاد راسل براي تأمين فايده روابط محدود از راهي ديگر و ارزيابي آن
بعضي ها مانند برتراند راسل پنداشتهاند كه جلوگيرى از معاشرت هاى آزاد صرفاً به خاطر اطمينان مرد نسبت به نسل است؛ براى حل اشكال، استفاده از وسائل ضدآبستنى را پيشنهاد كردهاند ...
مسأله، تنها پاكى نسل نيست؛ مسأله مهم ديگر ايجاد پاكترين و صميمى ترين عواطف بين زوجين و برقرار ساختن يگانگى و اتحاد كامل در كانون خانواده است. تأمين اين هدف وقتى ممكن است كه زوجين از هرگونه استمتاع از غيرهمسر يا همسران قانونى چشم بپوشند ... به علاوه، زنى كه تا اينجا پيش رفته است كه به پيروى از امثال راسل و تقليد از صاحبان مكتب اخلاق نوين جنسى با داشتن همسر قانونى ... با مرد مورد عشق و علاقه خود همبستر مىشود، چه اطمينانى هست كه به خاطر همسر قانونى كه چندان مورد علاقهاش نيست وسائل ضدآبستنى به كار برد؟ ... دنياى اروپا عملًا نشان داده است كه با وجود وسائل ضدآبستنى آمار فرزندان غيرمشروع وحشتآور است.
- استوارى اجتماع
... برعكسِ آنچه كه مخالفين حجاب خرده گيرى كردهاند و گفتهاند: «حجاب موجب فلج كردن نيروى نيمى از افراد اجتماع است» بى حجابى و ترويج روابط آزاد جنسى موجب فلج كردن نيروى اجتماع است.[ص439]
آنچه موجب فلج كردن نيروى زن و حبس استعدادهاى اوست حجابِ به صورت زندانى كردن زن و محروم ساختن او از فعاليت هاى فرهنگى و اجتماعى و اقتصادى است و در اسلام چنين چيزى وجود ندارد ... پوشانيدن بدن به استثناى وجه و كفّين مانع هيچ گونه فعاليت فرهنگى يا اجتماعى يا اقتصادى نيست.
- آزادي روابط زن و مرد؛ عامل ركود اجتماع
آنچه موجب فلج كردن نيروى اجتماع است آلوده كردن محيط كار به لذتجويي هاى شهوانى است. آيا اگر پسر و دخترى در محيط جداگانهاى تحصيل كنند و فرضاً در يك محيط درس مىخوانند دختران بدن خود را بپوشانند و هيچ گونه آرايشى نداشته باشند بهتر درس مىخوانند و فكر مىكنند و به سخن استاد گوش مىكنند يا وقتى كه كنار هر پسرى يك دختر آرايش كرده با دامن كوتاه تا يك وجب بالاى زانو نشسته باشد؟ آيا اگر مردى در خيابان و بازار و اداره و كارخانه و غيره با قيافههاى محرّك و مهيّج زنان آرايش كرده دائماً مواجه باشد بهتر سرگرم كار و فعاليت مىشود يا در محيطى كه با چنين مناظرى روبرو نشود؟ ... هر مؤسسه يا شركت يا ادارهاى كه سخت مايل است كارها به خوبى جريان يابد از اين نوع آميزش ها جلوگيرى مىكند ...
- بي حجابي؛ يكي از نتايج و ابزارهاي نظام سرمايه داري
حقيقت اين است كه اين وضع بىحجابى رسوا كه در ميان ماست ... از مختصات جامعههاى پليد سرمايه دارى غربى است و يكى از نتايج سوء پول پرستىها و شهوتراني هاى سرمايه داران غرب است، بلكه يكى از طرق و وسائلى است كه آنها براى تخدير و بىحس كردن اجتماعات انسانى و درآوردن آنها به صورت مصرف كننده اجبارى كالاهاى خودشان به كار مىبرند ... [ص440].
بايد زن ايرانى به بهانه تجدد ... هر روز و هر ساعت با وسائلى كه در دنياى سرمايه دارى تهيه مىشود خود را در معرض نمايش بگذارد تا بتواند چنين مصرف كننده لايقى براى كارخانههاى اروپايى باشد. اگر زن ايرانى بخواهد خود را فقط براى همسر قانونى و يا براى حضور در مجالس اختصاصى زنان بيارايد، نه مصرف كننده لايقى براى سرمايه داران غربى خواهد بود و نه وظيفه و مأموريت ديگرش را كه عبارت است از انحطاط اخلاق جوانان و ضعف اراده آنان و ايجاد ركود در فعاليت اجتماعى، به نفع استعمار غرب انجام خواهد داد ...
- ارزش و احترام زن
... مرد به طور قطع از نظر جسمانى بر زن تفوّق دارد ... زن در اين ... جبهه در برابر مرد قدرت مقاومت ندارد، ولى زن از طريق عاطفى و قلبى هميشه تفوّق خود را بر مرد ثابت كرده است. حريم نگه داشتن زن ميان خود و مرد يكى از وسائل مرموزى بوده است كه زن براى حفظ مقام و موقع خود در برابر مرد از آن استفاده كرده است. اسلام زن را تشويق كرده است كه از اين وسيله استفاده كند. اسلام مخصوصاً تأكيد كرده است كه زن هر اندازه متينتر و باوقارتر و عفيف تر حركت كند و خود را در معرض نمايش براى مرد نگذارد بر احترامش افزوده مىشود ...[ص441]
شما مي توانيد مطالب بيشتر را با مطالعه اصل كتاب بدست آوريد.
مطلب اول : بدون شرح
نامهاي كه چارلي چاپلين به دخترش نوشت :
چارلي چاپلين در بخشهاي پاياني نامه خود به دخترش اين چنين بيان مي دارد : حقيقت را با تو ميگويم، دخترم، مردمان بر روي ريسمان نااستوار سقوط ميكنند. شايد كه شبي در خشش گرانبهاترين الماس اين جهان، تو رافريب دهد؛ آن شب اين الماس، ريسمان نااستوار تو خواهد بود و سقوط تو حتمي است. شايد روزي چهره زيباي شاهزادهاي تو را گول بزند؛ آن روز بند بازي ناشي خواهي بود و بند بازان ناشي هميشه سقوط ميكنند. دل به زر و زيور نبند زيرا بزرگترين الماس اين جهان آفتاب است و خوشبختانه اين الماس بر گردن همه ميدرخشد ...
.... اما اگر روزي دل به مردي بستي، با او يكدل باش. به مادرت گفتهام در اين باره برايت نامهاي بنويسد؛ او عشق را بهتر از من ميشناسد و او براي تعريف يكدلي شايسته تر از من است. كار تو بس دشوار است اين را ميدانم. اما هيچ چيز و هيچ كس ديگر در اين جهان نيست كه شايسته آن باشد كه دختري ناخن پايش را به خاطر او عريان كند؛ برهنگي بيماري عصر ماست و من پيرمردم و شايد كه حرفهاي خنده دار ميزنم. اما به گمان من تن عريان تو بايد مال كسي باشد كه روح عريانش را دوست ميداري. بد نيست اگر انديشه تو در اين باره مال ده سال پيش باشد، مال دوران پوشيدگي، نترس اين ده سال تو را پير نخواهد كرد ...
پس كساني كه به هر طريقي، برهنگي را رواج ميدهند چه با توليد لباس هاي مبتذل، چه با فروش آنها و چه زناني كه در انظار عمومي و نزد نامحرم از اين پوششها استفاده ميكنند، نه تنها همه مخالفت امر خدا و ائمه و پيامبر صلي الله عليه و آله نمودهاند بلكه در مقابل همه ضرر و زيانهاي مختلف فردي، رواني و اجتماعي و به خطر افتادن سلامت رواني اجتماع و به طبع آن انواع مرضهاي جسمي مسئول خواهند بود و علاوه بر هلاكت خود زمينه هلاكت ديگران را نيز فراهم خواهند كرد.
مطلب دوم : قضاوت با شما
چند جمله اي كه مشاهده خواهيد كرد مطالبي است كه يكي از خواهران ما و شما در مورد حجاب خود بيان كرده كه خواندش خالي از لطف نيست :
نمي دانيد!
نمي دانيد؛ واقعاً نمي دانيد چه لذتى دارد وقتى سياهى چادرم، دل مردهايى كه چشمشان به دنبال خوش رنگترين زن هاست را مى زند.
نمي دانيد چقدر لذتبخش است وقتى وارد مغازه اى مى شوم و مى پرسم: آقا! اينا قيمتش چنده؟ و فروشنده جوابم را نمى دهد؛ دوباره مى پرسم: آقا! اينا چنده؟ فروشنده كه محو موهاى مشكرده زن ديگرى است و حالش دگرگون است، من را اصلاً نمى بيند. باز هم سؤالم بى جواب مى ماند و من، خوشحال، از مغازه بيرون مى آيم.نمي دانيد؛ واقعاً نمي دانيد چه لذتى دارد وقتى مردهايى كه به خيابان مى آيند تا لذت ببرند، ذره اى به تو محل نمىگذارند.
نمي دانيد؛ واقعاً نمي دانيد چه لذتى دارد وقتى شاد و سرخوش، در خيابان قدم مى زنيد، در حالى كه دغدغه اين را نداريد كه شايد گوشه اى از زيبايى هاتان، پاك شده باشد و مجبور نيستيد خود را با دلهره، به نزديك ترين محل امن برسانيد تا هر چه زودتر، زيبايى خود را كنترل كنيد؛ زيبايى از دست رفته تان را به صورتتان باز گردانيد و خود را جبران كنيد.نمي دانيد؛ واقعاً نمي دانيد چه لذتى دارد وقتى در خيابان و دانشگاه و... راه مى رويد و صد قافله دل كثيف، همراه شما نيست.
نمي دانيد؛ واقعاً نمي دانيد چه لذتى دارد وقتى جولانگاه نظرهاى ناپاك و افكار پليد مردان شهرتان نيستيد.
نمي دانيد؛ واقعاً نمي دانيد چه لذتى دارد وقتى كرم قلاب ماهىگيرى شيطان براى به دام انداختن مردان شهر نيستيد.
نمي دانيد؛ واقعاً نمي دانيد چه لذتى دارد وقتى مى بينى كه مى توانى اطاعت خدايت را بكنى؛ نه هوايت را.
نمي دانيد؛ واقعاً نمي دانيد چه لذتى دارد وقتى در خيابان راه مى رويد، در حالى كه يك عروسك متحرك نيستيد؛ يك انسان رهگذريد.
نمي دانيد؛ واقعاً نمي دانيد چه لذتى دارد اين حجاب!
خدايا! لذتم مدام باد.
چند نكته :1. همه ما انسانها ساخته و پرداخته دست خداونديم. پس او بيشتر از همه به ما و مصلحت ما آگاه است. پس هر دستوري كه به ما داده به خاطر اين بوده كه دوستمون داشته و مي خواسته به كمال برسيم.
2. خداوند ما انسانها را به اين دنيا آورده تا با اعمال اختياري كه انجام مي دهيم به كمال يعني قرب به خودش برسيم. و اگر به دستورات او گوش ندهيم و طبق آن عمل نكنيم به عذاب الهي دچار خواهيم شد.
3. خود خداوند طبق شناختي كه از ما انسانها داشته و بنابر لطف و محبتي كه به اين مخلوق خود داشته راه رسيدن به كمال را به او نشان داده. به عنوان مثال فرموده كه اي زنان مومنه حجاب داشته باشيد. چون داشتن حجاب به نفع خودتان (و خانواده و اجتماع) در اين دنيا و موجب پاداش در آن دنيا خواهد شد.
4. اگر برخي از زنان به اين دستور و راهنمايي خداي مهربان عمل نكنند، چه كسي ضرر خواهد كرد؟ خودشان در وهله اول بيشترين ضرر را خواهند كرد و خانواده و اجتماع در وهله دوم و ..
5. راستي مگر اينهايي كه حجاب را رعايت نمي كنند چه چيزي را بدست مي آورند؟ شايد بگوييد موقعيت شغلي و احترام و ... قبول. اما تا كي؟ به چه بهايي؟ چه چيزهايي را از دست مي دهند؟ به نظر ما خيلي از چيزها را. مانند : شخصيت خودشان، مقام و جايگاه واقعي يك زن، لذت جنسي با همسر، آرامش دنيوي، سعادت اخروي، رضايت الهي، خشنودي امامان و حضرت زهرا سلام الله عليها، و ... به عبارتي ديگر؛ خسر الدنيا و الآخره مي شوند.
6. گيرم همه دنيا را به يك خانم بدحجاب يا بي حجاب به خاطر بي حجابي او بدهند؛ اين دنيا در مقابل آن دنيا چه ارزشي دارد! گيرم چند صباحي زنان و دختران بدحجاب و بي حجاب مورد استقبال مردان هوس باز قرار گيرند؛ آيا واقعا اينها براي يك زن مسلمان ارزش محسوب مي شود. چند روزي از آنها استفاده خواهند كرد و لذت خواهد برد و بعد ...؛ واقعا اگر در زندگي دنيوي برخي از اين گونه زنان وارد شويد و اطلاع پيدا كنيد متوجه خواهيد شد كه چه خبر است. زندگي و عاقبت اخروي آنها بماند.
7. خواهر گرامي، حق را بايد شناخت. هدف را بايد در نظر گرفت. با توكل بر خدا با تمام انگيزه و پشتكار به سوي هدف و كمال بايد پيش رفت. جاده، لغزنده و گاه گول زننده است؛ بايد كه استوار ماند و گمراه نشد. الهي لاتكلني الي نفسي طرفه العين ابدا؛ خدایا مرا یک چشم بهم زدن به خودم وا مگذار.
8. قدر خودتان و اعتقادات زيبايي كه داريد را بدانيد و براي حجاب خود ارزش خاصي قائل شويد. در اين زمينه مطالعه داشته باشيد و در صورت نياز با مشاورين زبده در اين زمينه و موارد ديگر مشورت كنيد. همكاران ما نيز در اين مركز با كمال افتخار در حد توان پاسخگوي سوالات شما خواهند بود.
9. كتابهايي در مورد حجاب :
- محمدى اشتهاردى، پوشش زن در اسلام، قم، نمونه.
- مهدى مهريزى، زن، قم، نشر حرم.
- مرتضى مطهرى، مساله حجاب، و يا مجموعه آثار، ج 19.
- حجاب و آزادي، سيد علي خامنه اي.
- حجاب شناسي، حسين مهديزاده.
- فرهنگ برهنگي و برهنگي فرهنگي، دكتر حداد عادل.
- اكبري ،محمود ،زندگي شيرين .انتشارات گلستان ادب، بهار 1383.
با آرزوي موفقيت در تمام مراحل زندگي براي شما خواهر محترم. اميدواريم با همسرتان پله هاي ترقي و كمال را با سرعت بپيماييد و لطف و عنايت خداوند و اهل بيت هميشه همراه و همسفرتان باشد.
دیدگاهها
عزیزم حجاب بد نیست بی حجابی بد به نظر من احترام بذار بد حجابی نتیجه بدی داره که باعث بی اعتباری پیش همسرت می شه
افزودن دیدگاه جدید