رفتن به محتوای اصلی

تأثير زيبایی زوجين در زندگي بخصوص زن

تاریخ انتشار:
یک نت ـتأثير چند درصد زيبايي طرفين در زندگي بخصوص زن؟
تأثير زيبایی زوجين در زندگي بخصوص زن

یک نت ـتأثير چند درصد زيبايي طرفين در زندگي بخصوص زن؟بر اساس برخی تحقیق‌ها، زمینه‌یابی یكی از ملاك‌های مهم همسرگزینی، از سوی افراد جامعه «زیبایی ‌و جذّابیت» عنوان شده است. هر چند ممكن است ظاهراً به نظر برسد كه این خصیصه بیشتر دربارة دختران مورد جستجو قرار می‌گیرد، اما معمولاً دختران هم به دنبال همسران زیبا هستند. در بسیاری موارد دختران نیز اظهار می‌كنند كه چهره خواستگار، مورد رغبت آن ها قرار نگرفته است.هنگامی كه یكی از طرفین به صورت افراطی در صدد ازدواج با افراد زیبا است، باید به امكان از دست رفتن این ویژگی در فرد مورد علاقه نیز بیاندیشد. این افراد باید در اندیشة افزایش علاقه و تعهد خود نسبت به فرد زیبا كه به عنوان همسر برگزیده‌اند نیز باشند؛ چرا كه در صورت از دست رفتن زیبایی همسر، فرد فاقد تعهد نمی‌تواند رفتاری مسؤولانه داشته باشد. به خوبی می‌دانیم كه امتیازی همچون زیبایی نیز ممكن است به صورت طبیعی یا در اثر بروز یك سانحه دستخوش تغییر و آسیب قرار گیرد؛ به همین دلیل همواره با این پرسش روبرو هستیم كه آیا می‌توانیم پس از بروز این گونه حوادث ناخوشایند نسبت به همسر خود متعهد باشیم و مسؤولانه رفتار كنیم.چنانچه دختر یا به ویژه پسر دربارة زیبایی همسر آینده خود بیش از اندازه حساسیت نشان می‌دهد، باید با مراجعه به روانشناس موضوع را از جنبه های گوناگون مورد توجه و بررسی قرار دهد و به یك تصمیم مناسب دست یابد. همچنین هنگامی كه دختر یا پسر تحت تأثیر جذابیت بدنی فرد مقابل، سایر عوامل مهم‌تر و مؤثر بر یك ازدواج پایدار را نادیده می‌گیرند، مراجعه به روانشناس و گفتگو درباره پیامدهای این انتخاب ضرورت می‌یابد.به هر حال نباید از نظر دور داشت كه هر چند جذابیت ظاهری می‌تواند زمینة مناسبی برای آشنایی باشد، اما الزاماً موجب پایداری ازدواج و احساس رضایت از زندگی مشترك نخواهد بود. به همین دلیل باید سایر عوامل كه در تشكیل یك زندگی مشترك پایدار نقش مهم‌تری دارند، نیز توجه نمود. به همین دلیل هرگز زیبایی به عنوان یك عامل غیراختیاری و رهاورد توارث بر یك ایمان به عنوان یك عامل اختیاری كه ترجیح داده نمی‌شود.چهره اصلی‌ترین قسمت بدن است كه شخصیت افراد با آن تداعی می‌شود. به همن دلیل مهم ترین عامل در تعیین زیبایی ظاهری به شمار می‌آید؛ هر چند معیارهایی دیگر نیز بدان افزوده می‌شود. پژوهشگران همواره بر این نكته تأكید دارند كه جذابيت زنان برای مردان از اهمیت بیشتری برخوردار است. اما این مسأله درباره جذابیت مردان وجود ندارد. نتايج برخی پژوهش ها حاكی از آن است كه هنگامي كه زنان از لحاظ بدنی از شوهران خود جذاب‌تر هستند، همسران به نحوی مطلوب‌تر با يكديگر رفتار مي‌كنند.یافته های پژوهشی حاكی از آن است كه «هر اندازه مردان از جذابيت بدنی بيشتري نسبت به همسر خود برخوردار باشند، امكان آنكه به سمت ازدواج با زنان دیگر كه از همسر كنونی آنها زیباتر باشد، تمایل پیدا كنند بیشتر خواهد بود. مسألة اصلی آن است كه در این صورت مرد با خود می‌اندیشد كه من می‌توانستم با زنی زیباتر از همسر كنونی‌ام ازدواج كنم. این نگرش باعث می‌شود كه این شوهران، رضایتمندی زناشویی كمتری را احساس كنند و در نتیجه ممكن است نسبت به آن تعهد كمتری از خود نشان دهند.»در برخی موارد پسران ابراز می‌دارند كه ما اگر پیش از ازدواج از این ویژگی‌بدنی خاص(مانند: قد، وزن، چهره، وضع اندام و ...) آگاه می‌شدیم، هرگز راضی به ازدواج نمی‌شدیم، اما متأسفانه آنقدر مستور بود كه نمی‌توانستم او را به طور كامل ببینم. به همین دلیل، ضرورت دارد كه در این موارد فرد آنچه مورد نظرش می‌باشد را بیان نموده و خواسته قلبی خود را درباره اندام همسر دلخواه خود مطرح سازد یا آنكه از بستگان مؤنث مانند خواهر یا مادر خود درخواست كند تا ویژگی ‌اندام همسر احتمالی را به طور خاصّ مورد توجه و دقت قرار دهند.گاهی افراد با خود چنین می‌اندیشند كه: «می‌ترسم كه مورد لعن و نفرین دین قرار بگیرم كه از اندام فرد دیگر ایراد می‌گیرم و تاوان آن را روزی پس خواهم داد!»؛ همچنین گاهی ممكن است اطرافیان آن را به پسر یا دختر القا نمایند. در تمام موارد باید از افكاری كه مبتنی بر احساس گناه و تقصیر به دور ماند و مطمئن بود كه این افكار هیچ مبنا یا جایگاه دینی نداشته و انسان در انتخاب همسر خود باید مسؤولانه رفتار نماید.توجه داشته باشید كه در تمام موارد، ما هرگز در صدد انجام یك پیش‌بینی حتمی‌الوقوع نبوده و تنها در صدد بیان زمینه‌های بروز نارضایتی‌ها، تنش‌ها و بروز طلاق هستیم. روشن است كه آنچه بیان شده است، بر اساس موارد مشاهده شده، و برخی دیگر بر اساس پژوهش‌های صورت گرفته است.در واقع بیشترین خطر پذیری در این زمینه‌مربوط به افرادی است كه به حدّ پختگی و بلوغ روانی نرسیده‌اند‌و كمالات انسانی را صرفاً به صورت دستوری پذیرفته‌اند؛ این افراد اغلب خود را موظف می‌دانند كه بدون وجود یك علاقه و گاهی برای دست یابی به ثواب یا تقرب الهی به یك مورد كه ناملایم با طبع آنان است، پاسخی مثبت ارایه دهند. اما از آنجا كه ارزش‌های والای انسانی و كمالات هنوز در درون این افراد استقرار نایافته‌اند، گمان می‌كنند كه بر اساس معیارهای انسانی نباید برای این ملاك‌ها اعتباری قایل شوند و باید با تكیه بر معیارهای انسانی و ارزش‌های دینی به این معیارهای مادی پشت پا زنند و نسبت به كسی احساس خوبی نسبت به وی ندارند، پاسخ مثبت ارایه دهند. از آنجا كه این افراد در گزینش همسر با خودشان صادق نبوده‌اند، اغلب رضایتمندی اندكی از زندگی مشترك خود دارند. این افراد در طول زندگی مشترك، همواره خود را مورد ستم و ظلم می‌بینند و به همین دلیل به خود حق می‌دهند كه به رفتارهای خیانت‌آمیز روی آورند و با این همه افتخار كنند كه زندگی مشترك خود را نیز همچنان حفظ كرده‌اند!نفوذ اجتماعی را هرگز نباید نادیده گرفت. در حالی كه بسیاری از افراد بر این باور هستند كه از نظر استواری درونی هرگز دستخوش تغییرات قرار نمی‌گیرند و وعده می‌دهند كه در برابر فشارهای اجتماعی مقاومت خواهند نمود، اما تجارب متعدد مشاوران حاكی از ان است كه غالباً این وعده‌ها مجالی برای تحقق نمی‌یابند و تا اندازة زیادی وابسته به موقعیت هستند. آنچه مورد اشاره قرار گرفت در مورد ویژگی‌های ظاهری افراد نیز صادق است. تجارب و شواهد آسیب‌شناسی نیز نشان دهندة این امر است كه این افراد با احتمال بیشتری نسبت به همسر خود ظلم می كنند و به او طعنه زده و یا او را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند.

 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا