رفتن به محتوای اصلی

آیا قرار دادن مهر در نماز، شرک است؟

تاریخ انتشار:
شیعه معتقد است که باید در هنگام سجده‌ی نماز، پیشانی را بر زمین، یا چیزی که از زمین می‌روید و خوارکی یا پوشیدنی نیست، گذارد. یکی از مستندات این حکم، روایتی از امام صادق(علیه‌السلام) است
آیا قرار دادن مهر در نماز، شرک است؟

یک نت ـ شیعه معتقد است که باید در هنگام سجده‌ی نماز، پیشانی را بر زمین، یا چیزی که از زمین می‌روید و خوارکی یا پوشیدنی نیست، گذارد. یکی از مستندات این حکم، روایتی از امام صادق(علیه‌السلام) است[1]؛ اما جریان وهابیت این کار را شرک و بت‌پرستی می‌داند. استدلال ایشان چنین است: سجده بر خاک و یا تربت شهیدان به معنای پرستش بوده و نوعی شرک است.[2]

این مطلب، دروغ و تهمتی بیش نیست؛ زیرا نه با عقل سازگار است و نه با نقل. شیعه اگر بر زمین سجده می‌کند، هرگز زمین را معبود خود نمی‌داند تا مشرک محسوب شود، شیعه بر زمین سجده می‌کند، نه برای زمین! پر واضح است که اگر شيعيان بر مهر سجده می‌كنند، به خاطر این نیست كه مهر را عبادت كنند؛ بلکه قصدشان در هنگام سجده‌ی بر مهر، پرستش خداوند متعال است. لذا هیچ شیعه‌ای در سجده مهر را قصد نمی‌کند و خاک را تقدس نمی‌کند. شرک به معنای تقدیس خاک است، بت‌پرستان مکه بت را تقدیس می‌کردند، و حال آن‌که هیچ شیعه‌ای خاک را تقدس و عبادت نمی‌کند؛ لذا مشکل عقلی ندارد.

سوال ما از آنان این است که آيا صرف گذاشتن پيشانی روى چیزی، به معنای پرستش آن چیز است؟! اگر چنین است؛ پس اهل سنّت و خود وهابیت هم که در هنگام سجده، پیشانی را بر موکت یا فرش می­‌گذارند، باید مشرك باشند؛ زیرا آنا نیز بر فرش یا موکت سجده کرده‌اند؟ بین فرش و مهری که از جنس خاک و زمین است هیچ فرقی نیست؛ پس چرا مهر را شرک می‌دانند، ولی فرش را نه؟

از حیث نقلی هم که به مساله نگاه کنیم، خواهیم دید در منابع اهل سنت هم روایاتی وجود دارد که بیان کرده‌اند پیامبر عظیم الشان اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیز این‌کار را انجام داده است، در این‌جا چند مورد را نقل می‌کنیم:

1. مستدرک علی الصحیحین که تصحیح شده‌ی «حاکم» و «ذهبی» از بزرگان اهل سنت است، سجده‌ی پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) بر سنگ را گزارش می‌کند: «اِنَّ النَّبِیِّ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ سَلَّم سَجَدَ عَلَی الْحَجَرِ؛ نبی مکرم اسلام -درود و سلام الله به او باد- بر سنگ سجده کرد».[3]

2. «بخاری» از «میمونه» روایت می‌کند که پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) بر خُمره سجده کردند: «كَانَ النَّبِيُِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّم يُصَلِّي عَلَى الخُمْرَِة؛ نبی مکرم اسلام  -سلام و درود الله بزرگ به او باد- ».[4] در تعریف خمره آورده‌اند: «اَلْخُمْرَةُ شَبِیهَةٌ بِالسَّجَّادَةِ الصَّغِیرَةِ؛ خمره شبیه سجاده‌ی کوچک است».[5] خُمره را از شاخه‌ی درخت خرما و امثالش درست می‌کردند.[6]

3. «جابر ابن عبدالله انصاری» از سنگریزه‌هایی می‌گوید که در نماز با خود همراه داشته و از شدت حرارت آن‌ها از این دست به آن دست می‌داده تا خنک شده و بتواند بر آن‌ها سجده کند: «كُنْتُ اُصَلِّی مَعَ النَّبِیِّ فَاَخَذْتُ قَبْضَةٌ مِنَ الْحَصِیِّ، فَاجْعَلُهَا فِی كَفِّی ثُمَّ اَحْوَلُهَا اِلَیَّ الْكَفَّ الْاُخْرَی حَتَّی تَبَرَّدَ ثُمَّ اَضَعُهَا لِجَبِینِی، حَتَّی اَسْجُدُ عَلَیْهَا مِنْ شِدَّةِ الْحَرِّ؛ با نبی مکرم اسلام نماز می‌گذاردم در حالیکه مشتی سنگ ریزه داشتم و دست به دست می‌کردم‌شان تا خنک شوند و بتوانم برشان سجده کنم».[7]

4. «خالد حذاء» نقل می‌کند «رَأی النَّبِیِّ صُهِیباً یَسْجُدُ کَانَّهُ یَتقِی التُّرَابِ فَقَالَ لَهُ النَّبِیِّ(صلی‌الله‌علیه‌وآله) تَرِبْ وَجْهَکَ یَا صُهَِیبُ: پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) دیدند که «صهیب» به هنگام سجود، گویا از خاک پرهیز می‌کند، پس به وی فرمود: ای صهیب! صورت خود را بر خاک بگذار».[8]

5. تابعینی هم‌چون «مسروق بن اجدع» بر نوعی خاک سجده می‌کرده‌اند: «حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ قَالَ كَانَ مَسْرُوقٌ اِذَا خَرَجَ يَخْرُجُ بِلَبَنَةٍ يَسْجُدُ عَلَيْهَا فِي السَّفِينَةِ؛ محمد حدیثی را برایمان نقل کرد، گفت: مسروق وقتی به سفر رفت با خود لبنه برد و در کشتی بر آن سجده می‌کرد »[9 ].  «لبنة» از «لبن» به معنای آجر و خشت آمده است.[10].

در نتیجه: سجده بر مُهر (خاک، سنگ و آن‌چه صدق زمین می‌کند) نه مشکل عقلی دارد و نه نقلی؛ بلکه در روایات شیعه و اهل سنت نیز تاکید شده است، لذا اگر این کار شرک و بت‌پرستی است، پس پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و صحابه و تابعین آن‌ حضرت (نعوذبالله) باید همه مشکر و بتپرست باشند!

 

--------------------------------------پانوشت‌ها:[1]- «اِنَه قالَ لِاَبِى عَبدِاللّهِ‏ (عليه السلام) : اَخبِرنى عَمَا يَجُوزُ السُجودُ عَليه و عَما لايَجوزُ، قالَ: السُّجُودُ لَا یَجُوزُ إِلَّا عَلَی الْأَرْضِ أَوْ عَلَی مَا أَنْبَتَتِ الْأَرْضُ اِلا ما اُكِلَ او لُبِسَ. فَقالَ لَهُ: جُعلِتُ فداكَ ما العلةُ فِى ذلكَ؟ قال: لانَ السجودَ خضوع للّه‏ - عزَ و جلَّ - فلا يَنبَغِىَ اَن يَكونَ عَلَى مَا يُؤكَلُ و يُلبَسُ؛ لأنَ اَبناءَ الدنيا عَبيدُ ما يَأكُلُونُ و يَلبِسُونُ، والسَاجِدُ فى سجودِه ِفى عبادَةِ اللّهِ‏ - عز َو جلَّ - فلا ينبغى ان يضعَ جبهتَه فى سجودِهِ على معبودِ ابناءَ الدنيا الذين اغترَوا بِغرورِها؛ هشام از حضرت امام صادق(علیه السلام) پرسيد: مرا آگاه ساز بر چه سجده رواست و بر چه ناروا. فرمودند: سجده تنها بر زمين و آنچه مى‏‌رويد جايز است، جز آنچه كه پوشيدنى و خوردنى است. باز پرسيد: فدايت شوم! فلسفه آن چيست؟ فرمودند: زيرا سجده خضوع در پيشگاه خداوند - عز و جل - است، پس نشايد كه بر پوشيدنى و خوردنى انجام گيرد؛ زيرا دنيا گرايان بنده خوردنى‏ها و پوشيدنى‏‌هايند، و سجده‏‌گر در سجده‌‏اش خداى را پرستشگر است. لاجرم نشايد كه پيشانى خود برمعبود دنيا گرايان - كه فريفته فريبايى آنند - بسايند» (وسائل الشيعه، ج 3 ، باب 1 ، من ابواب مايسجد عليه، ح 1).[2]- تفسير برهان، ج 3، ص 253.[3]- المستدرک علی الصحیحین بتعلیق الذهبی - ج 1 ص 646 ح 1740.[4]- صحیح البخاری - کتاب الصلاة - باب الصلاة علی الخمرة - ح 371.[5]- سنن ترمذی، ج1، ص 352.[6]- فتح الباری، احمد بن علی بن حجر عسقلانی،، ج1، ص 644.[7]- صحیح ابن حبان - کتاب الصلاة - باب ما یکره للمصلّی و ما لا یکره - ح 2323.[8]- المصنف، ابی بکر عبدالزراق بن همام الصنعانی، ج1، ص 392.[9]- الطبقات الکبری - لابن سعد - ح 7215.[10]- لَبِنَة : زن شيرده ، واحد ( اللَّبِن ) است ( يك آجر گلى ) ، ترجمه و معنی لبنة در فرهنگ لغت عربی-فارسی المعانی.

منبع : jonbeshnet.ir

دیدگاه‌ها

ميثم قدبيگ لو 1393/11/02 - 17:36

اگر اين طور هست در قران چندين بار از اورشليم به عنوان سرزمين مقدس نام برده شده پس از اين به بعد مهر از اسرائيل بياوريم ! و دوم اينكه چرا فقط خاك كربلا مقدس است و مكه مكرمه كه خانه خدا در آنجا است چرا مهر تهيه نكنيم و سوم اينكه پيامبر اسلام چه مهري و از كدام خاك استفاده مي كردند زيرا هنوز حضرت حسين در آنجا به شهادت نرسيده بود و چهارم همه ميدانيم سجده براي غيره خدا شرك است و جالب اينكه ما بروي مهر نمي نويسيم يا الله بلكه نوشته شده ياحسين و يا امام رضا و پنجم اينكه در كربلا حضرت حسين مردم آنجا را نفرين كرد كه چرا تنهايش گذاشتند و خاكي و محلي مبارك است كه پيامبران خدا در آنجا نجات پيدا كرده اند مانند محلي كه حضرت ابراهيم را در آتش انداختن اما آتش شد گلستان و حضرت موسي دريا را به اذن خدا باز كرد و قوم بني اسرائيل نجات پيدا كردند

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا