رفتن به محتوای اصلی

خیانت زن شوهردار و پسر دایی (تصاویر)

تاریخ انتشار:
مردی که دوست داشت به عشق دوران جوانی‌اش برسد با همکاری زن مورد علاقه‌اش نقشه قتل شوهر بی‌گناه را کشید و پس از ارتکاب جنایت ،‌جسد را در داخل خودرو به آتش کشید.
خیانت زن شوهردار و پسر دایی (تصاویر)

یک نت ـ در ساعت 45: 6 مورخه 06/09/1392 ، وقوع یک فقره آتش سوزی یک دستگاه خودرو به کلانتری 140 باغ فیض اعلام شد .

با حضور مأموران کلانتری و ایستگاه آتش نشانی در محل اعلام شده ، واقع در خیابان ابوذر – نبش خیابان تاجیک ، اقدامات جهت اطفای حریق یک دستگاه خودرو سمند زرد رنگ انجام و آتش سوزی پیش از گسترش آن به تمامی قسمت های خودرو خاموش شد .

کشف جسد در داخل صندوق عقب خودرو : با انجام عملیات اطفای حریق، بازرسی داخل خودرو توسط مأموران کلانتری و ایستگاه آتش نشانی انجام و از داخل صندوق عقب خودرو ، جسد مردی حدودا 50 ساله که از ناحیه پشت سر دچار شکستگی ناشی از اصابت جسم سخت شده بود ، کشف شد . (با توجه به اقدام سریع مأمورین ایستگاه آتش نشانی در کنترل و اطفای حریق ، هیچگونه آسیب ناشی از آتش سوزی به جسد نرسیده بود ) . 

پرونده در اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ :با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "قتل عمـد" و به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای ناحیه 27 تهران ، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت . شناسایی هویت مقتول : با بررسی ارکان خودرو سمند زردرنگ ، مشخص شد که خودرو متعلق به جسد کشف شده بنام "مجید. ق" ( 47 ساله) است که بنا بر اظهارات اعضای خانواده اش ( همسر و سه دختر ) ، در مورخه 04/09/1392 از خانه خارج شده و دیگر به محل سکونتش واقع در شهر کرج مراجعت نداشته ؛ در ادامه تحقیقات نیز مشخص شد که خانواده مقتول در مورخه 05/09/1392 با مراجعه به پلیس آگاهی کرج اقدام به طرح شکایت با موضوع "فقدان افراد" کرده اند .

همسر مقتول در پرونده فقدان همسرش عنوان کرده بود : "همسرم در ساعت 05:00 مورخه 04/09/1392 ، طبق روال هر روز و به قصد بردن سرویس مدرسه از خانه خارج شده اما پس از آن ، دیگر به منزل مراجعه نکرده و پاسخگوی تماس های تلفنی بنده و دخترانش نیست " .

 

تحقیقات یکساله در اداره دهم پلیس آگاهی :در ادامه رسیدگی به پرونده قتل "مجید . ق" ، کارآگاهان در تحقیقات پلیسی اولیه به هیچگونه اطلاعات قابل بهره برداری که آنان را در کشف پرونده کمک کند ، دست پیدا نکردند اما همچنان تحقیقات پلیسی – تخصصی در دستور کار کارآگاهان اداره دهم قرار داشت تا نهایتا اطلاعاتی در خصوص وجود اختلاف مابین مقتول و همسرش بدست آمد که نشان می داد همسر مقتول بنام "مریم" ( 42 ساله ) چندین بار قصد متارکه از همسرش را داشته اما مقتول با این درخواست مخالفت کرده ، اما مریم در همان تحقیقات اولیه به شدت منکر داشتن هرگونه اختلاف با همسرش و تلاش برای متارکه می شود.

شناسایی نفر دوم : با وجود انکار مریم در خصوص داشتن هرگونه اختلاف با مقتول ، بررسی فرضیه "ارتکاب جنایت با انگیزه ازدواج با شخص دوم " در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و با انجام اقدامات پلیسی ، کارآگاهان موفق به اثبات این فرضیه و شناسایی پسردایی مریم بنام "حسین . هـ" ( 50 ساله ) شدند . تحقیقات پلیسی در خصوص "حسین . هـ" نیز نشان داد که وی با وجود داشتن سه فرزند، چندی پیش از همسرش متارکه نموده است .

با توجه به اطلاعات بدست آمده و به منظور جلوگیری از انکار دلایل بدست آمده در خصوص تلاش حسین و مریم جهت ازدواج با یکدیگر ، کارآگاهان این دو نفر را تحت مراقبت های پلیسی قرار داده و سرانجام در مورخه 02/12/1393 ، هر دو نفر آنها را همراه با یکدیگر دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل کردند .

اعتراف به جنایت :با وجود کلیه دلایل و قرائن بدست آمده ، "حسین" و "مریم" در تحقیقات اولیه منکر هرگونه اطلاع از نحوه ارتکاب جنایت شده و ارتباط خود را صرفا به رابطه خویشاوندی نسبت می دهند اما با توجه به دلایل بدست آمده ، تحقیقات جداگانه از هر دو نفر آغاز و سرانجام حسین به ارتکاب جنایت اعتراف می نماید .

حسین در اعترافاتش به کارآگاهان گفت : "من و مریم از زمان مجردی به یکدیگر علاقه مند بوده و حتی قصد ازدواج با یکدیگر را داشتیم اما به علت مخالفت های شدید هر دو خانواده بویژه خانواده ی مریم ، موفق به ازدواج نشده و هر کدام جداگانه تشکیل خانواده دادیم ؛ از یکدیگر هیچ اطلاعی نداشتیم تا اینکه در مراسم بزرگداشت یکی از بستگان - پس از چندین سال بی خبری - همدیگر را ملاقات کردیم .

از آنجا بود که با یکدیگر تماس پیدا کرده و مریم در صحبت هایش عنوان می کرد که از زندگی اش راضی نیست و قصد داشته تا از هسمرش متارکه نماید اما وی حاضر به این کار نشده است . همین موضوع انگیزه ای شد تا برای رسیدن به یکدیگر ، طرح نقشه قتل را بریزیم . مریم کلید درب ورودی مجتمع محل زندگی اش را تهیه کرد و در اختیار من قرار داد . 

ساعت 04:00 مورخه 04/09/1392 در انباری داخل پارکینگ پنهان شدم ؛ پیش از آن مریم گفته بود که همسرش هر روز ساعت 05:00 و به قصد بردن سرویس مدرسه از خانه خارج می شود . زمانیکه مقتول به قصد سوار شدن به ماشین ، به پارکینگ آمده بود ، از پشت سر به او حمله کرده و با میلگردی که برای [ ارتکاب جنایت ] آماه کرده بودم ، چند ضربه به ناحیه سر و گردنش مقتول وارد کردم.

پس از چند دقیقه ، مریم به پارکینگ آمد و با کمک یکدیگر جسد را داخل صندوق عقب گذاشتیم . بلافاصله مریم ، پیش از بیدار شدن بچه ها مجددا به خانه بازگشت و من نیز ماشین مقتول را در حالیکه جسد در داخل صندوق عقب آن بود ، از مجتمع خارج کردم . تاکسی را تا شهریار منتقل کرده اما بواسطه روشن شدن هوا مجبور شدم ماشین را بیرون از خانه پارک کرده تا پس از تاریک شدن هوا به تهران بیایم . پس از تاریک شدن هوا ، ماشین را به تهران – خیابان ابوذر ( محل اعلام حریق خودرو )برده و در تاریکی شب و با استفاده از خلوتی خیابان آنرا آتش زده و به سرعت از محل دور شدم " .

با توجه به اعترافات صریح حسین در خصوص طراحی جنایت و معاونت همسر مقتول در جنایت ، مریم نیز که چاره ای جز اعتراف بیان حقیقت نداشت ، سرانجام لب به اعتراف گشود و در مورخه 05/12/1393 ، تمامی اظهارات پسردایی اش را تأیید کرد .

سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر گفت : ""با توجه به اعتراف صریح هر دو متهم ، قرار بازداشت موقت از سوی مقام محترم قضایی صادر و هر و هر دو متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته اند ". 

منبع: باشگاه خبرنگاران

دیدگاه‌ها

مجید 1394/08/02 - 15:50

قوانین ما آدما رو به داشتن رابطه نامشروع تشویق میکنه. اگه شوهر بدبخت این خانم متوجه رابطه خانمش با این مرده میشد و میرفت شکایت می کرد و مثلا پرینت مکالمات و حتی پیامکهایی که توش مستقیم از رابطه جنسی حرف زدنو ارایه میداد، قاضیه می گفت اینا دلایل محکمه پسندی نیست، حتی اگه فیلمشونم بیاری نمیتونی ثابت کنی. فوقشم ثابت بشه اولا زنا نیست چون اثبات زنا چهارتا شاهد عادل می خاد که دخولو دیده باشن دوما اگه توبه کنن بخشیده میشن سوما قاضی از اونا میخاد که اصلا اقرار نکنند. در نهایت اگه اگه اگه اگه اگه روابط نامشروع ثابت شه 99 ضربه شلاقه که اونم میشه با پول خرید. پس بهتره اگه به خیانت زنت پی بردی، صدات در نیاد فقط بشین بچه های یه مرد دیگه ایو بزرگ کن.

سینا 123 1394/08/03 - 13:49

با حرفت موافقم. اصلا زن نمیگیریم راحت. چه معنی دارهذصب تا شب کار کنم زنم با زحمت من با یه مرد دیگه عشقو حال کنه بعدم بفهمم یا کشته شم یا محکوم و مهریه و ...

فری 1394/08/04 - 21:16

بابا اینجورا هم نیست برادرا اتفاقا خیانت مردا خیلی خیلی بیشتره.
خو این یکی دیگ مودردیه از ده هزارتا.بدبین نشید.

میلاذ 1394/08/15 - 17:52

اشتباه نکن خیانت زنا دهها هزار بار بیشتره اصلا قابل مقایسه نیست در ثانی خیانت مرد غیرقابل بخششه ولی زن رو میشه بخشید چون مرد تحملش بیشتره

م 1394/09/11 - 05:17

به این زن ومردبی شرف بایدگفت اگه اینقدرهمدیگررودوست داشتین یه مدت صبرمیکردید حتماخانواده هارضایت میدادند.

تینا 1394/09/16 - 03:22

چرا فقط انتقادمی کنید اخه یکی نیست بگه بی قانونی تاچه حد زن بدبخت نمیخواسته زندگی کنه چرا شوهرش راضی نشده طلاق بده اخه مگه زندگی کردن به زور میشه حالابعد چندسال پشیمون شده مجبوره انقدر تو زندگی بمونه که یا بیراهه بره که میشه خیانت و زنا البته برای زن اگه مرد باشه اشکال نداره یا دست به چنین جنایتی بزنه اگه قانون براحتی اجازه میداد این خانم جدابشه یا شوهرش موافقت میکرد باطلاق الان همه راحت زندگی میکردند

تینا 1394/09/16 - 03:23

چرا فقط انتقادمی کنید اخه یکی نیست بگه بی قانونی تاچه حد زن بدبخت نمیخواسته زندگی کنه چرا شوهرش راضی نشده طلاق بده اخه مگه زندگی کردن به زور میشه حالابعد چندسال پشیمون شده مجبوره انقدر تو زندگی بمونه که یا بیراهه بره که میشه خیانت و زنا البته برای زن اگه مرد باشه اشکال نداره یا دست به چنین جنایتی بزنه اگه قانون براحتی اجازه میداد این خانم جدابشه یا شوهرش موافقت میکرد باطلاق الان همه راحت زندگی میکردند

تینا 1394/09/16 - 03:24

چرا فقط انتقادمی کنید اخه یکی نیست بگه بی قانونی تاچه حد زن بدبخت نمیخواسته زندگی کنه چرا شوهرش راضی نشده طلاق بده اخه مگه زندگی کردن به زور میشه حالابعد چندسال پشیمون شده مجبوره انقدر تو زندگی بمونه که یا بیراهه بره که میشه خیانت و زنا البته برای زن اگه مرد باشه اشکال نداره یا دست به چنین جنایتی بزنه اگه قانون براحتی اجازه میداد این خانم جدابشه یا شوهرش موافقت میکرد باطلاق الان همه راحت زندگی میکردند

ناشناس 1394/11/10 - 05:02

وقتی توی زندگی عشق نباشه شاهد این اتفاقها باید باشیم.اخه یکی بگه مگه بزور میشه یه نفرو وادار به ادامه زندگی زناشویی کرد?

ناشناس 1394/12/13 - 00:51

اگه زندگی محبت نداشته باشه. همین میشه. جامعه ما خیلی به طلاق دید بدی دارن.اگه نداشت اینطور نمیشد

خودموني 1394/12/18 - 01:42

هميشه براي خيانت يك مرد ازگل ويك زن فاحشه نياز است. پس بي خود زر زنينم ، به يك اندازه خائنن

يوهوووووووووووووووووووووووووووو

***** 1395/01/25 - 10:27

من كسي كه كشته شده و ميشناسم و كامل از اين جريان با خبرم،،، حيف اون مردي كه كشته شد خدا بيامرزتش،،، خيلي نامردي شد در حقش ،،،

رضا 1395/03/07 - 17:17

چرا نميگيد تقديرشون براين بوده كه.....

Said14268@gmail.com 1395/03/16 - 05:43

همه تو این ماجرا گناه دارن اصلا کاش نمیخوندم اخه پیرزن پیرمرد سر پیری چه عشقی میتونه وادار ب قتل کنه اخه شما ک 50 سال صبر کردین 50 سال دیگه هم روش .باس آدم بکشی که ب عشقت برسی شب کنار بخابی بوس بوس دوست دارم اخخخخخخخخ
ای خو از مردن بدتره چطو یه سال با عذاب وجدان سر کردن

Asiiiixe 1395/03/29 - 16:08

عزیزم خودتو ناراحت نکن
وقتی .. میزنه به بشریت انسان همین میشه☺
قیافم ندارن ادم بگه حیف بنظرم زنی که بابای 3تا بچشو بکشه رو باید فقط به خدا سپرد قضاوت با خوده خدا....

Asiiixe 1395/03/29 - 16:10

فقط خدا میتونه قضاوت کنه و بس...
اگر از بین ما انسانها کسی هست که میخواد قضاوت کنه نیاید تا بحال گناه کرده باشه آیا داریم کسی با این صفت(بی گنااااه)...

م 1395/04/08 - 05:25

ی توصیه،برای همه کسانی که اینو میخونن،تو رو خدا موقع ازدواج عجله نکنید، خوب چشمهاتونو باز کنید، تاچند وقت بعد از اینکه تب عشقتون خوابید پشیمون نشید، ازدواج با عشق خوبه ولی با عقل بهتره..... تا وقتی با ی نفر چند سال زندگی نکردی نمیتونی بشناسیش...
ی واقعیته اگر لحظه ای خدا آدمو به حال خودش بزاره هر کاری از انسان برمیاد، چه برسه به خیانت و این حرفها....امیدوارم خدا هیچ وقت مارو رها نکنه..

ناشناس 1395/04/24 - 16:23

متاسفم

ی نفر 1395/05/10 - 01:24

مشکل ازضعف ایمان آدماست؛واسه همین شیطون راحت راهشون میبره.واقعا ناراحت کنندس

حسین 0 1395/07/06 - 16:42

من که هر 2 تا شنو میکشم تا یه عمر با عذاب زندکی نگنم

پری 1396/03/17 - 02:30

مادر منم پدرمو دوس نداشت اما همیشه زن پاکدامنی بوده و هست.ذات آدم اگر بد باشه تا همیشه همینجوره،این زن حتی اگه با عشقشم همون اول ازدواج میکرده یکی دیگه میتونسته پا تو زندگیش بذاره،بحث قضاوت نیست،بحث اینه ک درس عبرتی بشه.هر چند متٱسفانه خیانت امری طبیعی بین خانما شده.فقط خدا کمک کنه کشورمون بیشتر از این نابود نشه.بر باعث و بانی این همه فساد غیر اخلاقی لعنت.مردم گرسنه اند،کار نیست پول نیست زنا هم رویایی فکر میکنند و بفکر شوهر نیستند.خیلی ناراحت کنندس...خیلی

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا