نسبت شراب‌ خواری به پیامبر؛ حقیقت یا دروغ!

برخی با اسناد به پاره‌ای از روایات که در منابع اهل سنت آمده، به  ساحت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نسبت شراب‌خواری می‌دهند. این روایات بیشتر در صحاح سته اهل تسنن آمده[1] و با این‌که از جهت محتوایی متفاوت نقل شده اما بر یک نقطه مشترک وحدت دارند و آن نسبت ناروای شراب‌خواری پیامبر است.

بدون تردید چنین نسبت‌های ناروایی به ساحت پیامبر برخلاف عقل، شرع و تاریخ است و تنها برای تبرئه نمودن گناه کسانی جعل شده که خود به چنین عمل شنیعی آلوده بوده‌اند. در ادامه این موضوع را تحت چند عنوان مورد تحلیل و بررسی قرار می‌دهیم:

1. پیشینه حرمت شراب از آدم تا خاتم

شواهد تاریخی و روایی نشان می‌دهد شراب‌خواری از زمان آدم تا خاتم حرام بوده و در هیچ عصری از سوی هیچ پیامبری جواز آن امضا نشده است؛ چنان‌که در روایتی از امام رضا علیه‌السلام بر این مطلب تصریح شده و حرمت ابدی شراب را جزء برنامه‌های رسالتی همه انبیای الهی شمرده است.[2] هرچند در دین اسلام شراب‌خواری از اول حرام بوده اما به سبب فراهم نبودن زمینه های روانی، اجتماعی و فرهنگی جامعه عصر جاهلیت، حرمت این حکم، پلکانی و به صورت تدریجی ابلاغ شد.[3]

بنابر این نسبتی که اهل سنت بر حلیت شراب به قبل از اسلام می‌دهند یا بر شراب‌خواری توسط پیامبر قبل از اسلام تصریح می‌کنند، دروغی بیش نیست[4] و بیشتر ناظر به توجیه گناه حاکمانی است که آلوده به این عمل شنیع بودند.[5]

2. رواج شراب‌خواری و مبارزه پیامبر با آن

شواهد تاریخی نشان می‌دهد بیشتر مردم عربستان قبل از اسلام شراب می‌نوشیدند.[6] شراب‌خواری و مِى‌گسارى در زمان جاهليت و قبل از ظهور اسلام فوق‌العاده رواج داشت و به یک بلاى عمومى تبدیل شده بود، تا آنجا كه بعضى از مورخان مى‌گويند: عشق عرب جاهلى در سه چيز خلاصه مى‌شد: «شعر و شراب و جنگ!»[7] حتى پس از تحريم شراب، مسأله ممنوعيت آن براى بعضى از مسلمانان فوق‌العاده سنگين و مشكل بود، تا آنجا كه مى‌گفتند: «ما حُرِّمَ عَلَيْنا شَىْ‌ءٌ أَشَدَّ مِنَ الْخَمْرِ؛ هيچ حكمى بر ما سنگين‌تر از تحريم شراب نبود.»[8]

شراب‌خواری

سختی این حرمت بر برخی شخصیت‌های بزرگ عرب مانند برخی خلفا نیز سنگین آمد به گونه‌ای که پس از نزول آیات حرمت شراب، باز اصرار بر نوشیدن و از ابلاغ این حکم ابراز ناراحتی می نمودند تا جایی که در یکی از گزارش‌ها وقتی به پیامبر خبر مستی عمر را از نوشیدن شراب دادند، حضرت با ناراحتی خود را به او رساند، وی را مورد تنبیه خود قرار داد و در این هنگام آیه «إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ ۖ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ؛[9] شیطان می‌خواهد به وسیله شراب و قمار، در میان شما عداوت و کینه ایجاد کند، و شما را از یاد خدا و از نماز بازدارد. آیا (با این همه زیان و فساد، و با این نهی اکید،) خودداری خواهید کرد؟!» نازل شد و به او ظاهر از کار خود دست کشید.[10] 

پیامبر در مقابل این اندیشه جاهلی که حکم شراب را برای خود سنگین می‌دانستند، به مبارزه برخواست و با فرهنگ سازی تدریجی بساط این عمل شنیع را تا حدود زیادی از جامعه اسلامی برچید. در نگاه پیامبر شراب، مادر، منبع و کلید همه پلیدی‌ها و گناهان شمرده شده و شراب‌خوار نیز مورد لعن قرار گرفته است.[11]

این حکم به قدری از سوی پیامبر سخت گرفته شد که حتی افرادی که مستقیم یا غیر مستقیم با تولید شراب در ارتباط هستند مورد لعن قرار گرفتند. سازنده، فروشنده، خریدار، جابه جا کننده، حامل شراب، ساقی شراب، خورنده شراب و کشت کننده درخت انگور یا خرما به نیت شراب از جمله این افراد هستند.[12]

بدون تردید هر انسان عاقل و صاحب خردی با کوچک‌ترین رجوع به عقل، منابع قرآنی و سیره نبوی به دروغ بودن این نسبت‌ها پی می‌برد. چگونه ممکن است پیامبری که خود برای مبارزه با رذایل اخلاقی و پستی‌های جامعه مبعوث شده و بیشترین آموزه‌ها را در این باب ارائه داده است، خود مرتکب چنین اعمال شنیعی شود. آیا ممکن است پیامبری که رساننده پیام الهی در موضوع پلیدی شراب است، خود به آن آلوده باشد؟!

3. انگیزه‌های سیاسی در جعل احادیث ساختگی شراب

این احادیث بیشتر ساختگی و صرفا به منظور مشروعيت بخشيدن به عمل برخى از صحابه و انحراف افكار عمومى ساخته شده است. از آن‌جایی که فساد اخلاقی و می گساری در دستگاه خلافت رواج داشت، حاکمان اسلامی برای شرکت در مراسمات لهو و لعب و نوشیدن شراب در آن مجالس، نیاز به یک حجت شرعی داشته تا از این طریق افکار عمومی را همراه و از سرزنش آنان جلوگیری کنند؛ از این رو از مقام نبوت مایه گذاشته و با جعل حدیث شراب از سوی جاعلان و نسبت آن به پیامبر، کار خود را مشروعیت دادند.[13]

این روایات جعلی با روایات زیادی که در منابع اهل سنت مبنی بر حرام شمردن شراب از سوی پیامبر نازل شده در تضاد است و نشان می دهد ممکن نیست پیامبری که خود دارای مقام عصمت بوده و از هر جهت از همه افضل و بالاتر بوده، مرتکب چنین عمل زشتی شود؟ آن هم عملی که، در همه ادیان الهی حرام شمرده شده و حتی در دوران جاهلیت عده‌ای افراد شریف از انجام این عمل دوری می کردند.[14]

4. مراد از نبیذ در کلام اهل سنت

بر فرض صحت روایاتی که از نوشیدن نبیذ از سوی پیامبر سخن به میان آورده، الزاما نمی شود گفت مراد شراب و شرب خمر است؛ زیرا برخی دانشمندان اهل سنت نبیذ را غیر از شراب می دانند و آن را آبی خوش طعم و غیر مست کننده می دانند؛[15] چنان که «نووی» دانشمند بزرگ اهل سنت و شارح صحیح مسلم، در شرح خود بر روایتی که از شرب نبیذ پیامبر که در صحیح مسلم آمده می‌نویسد: مراد از نبیذ در این روایات، آب انگور و آب دیگر میوه‌هاست که میوه‌ها را در آب می‌ریختند تا آب شیرین و خوش طعم شود، این آب پاک و مست کننده نیست و نوشیدن این آب مستحب است.[16] در جایی دیگر نیز می‌نویسد: ... فرزندان عباس که عهده دار سقایت حاجیان بودند به افرادی که به حج می‌آمدند آب نبیذ می دادند؛ و آب نبیذ همان خرما و انگوری بود که آنها را در آب قرار می دادند تا طعم آب شیرین شود و در این آب هیچ گونه مستی وجود نداشته است.[17]

پی‌نوشت:

1. صحیح مسلم، ج 3، ص 1593؛ سنن نسائی، ج 8، ص 323، ح 5599؛ https://b2n.ir/m54603.

2. مجلسی، بحارالانوار، ج 4، ص 108.

3. بقره (2): 219؛ مائده(5): 90 - 91؛ نساء (4): 43.

4. ملاصالح مازندرانی، شرح اصول کافی، ج 4، ص 250.

5. نجمی، سیری در صحیحین، ج 1 و 2، ص 381 – 382.

6. هلالی، الاستیعاب، ج 2، ص 108.

7. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 5، ص 89 - 95.

8. سیوطی، الدر المنصور، ج 3، ص 160.

9. مائده(5): 91.

10. ابن کثیر، التفسیر، ج 1، ص 578؛ پرسش و پاسخ، ج 1، ص 242.

11. متقی هندی، کنز العمال، ج 5، ص 349؛ جزیری، الفقه على المذاهب الأربعة، ج 5، ص 15؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 16، ص 401.

12. ابن عبد الحکم، فتوح مصر و مغرب، ج 1، ص 293.

13. سیری در صحیحین، ج 1 و 2، ص 381 – 382.

14.  حسینی، میلانی، استخراج المرام من استقصاء الإفحام، ج 2، ص 501.

15. صحیح بخاری، ج 6، ص 82.

16. نووی، شرح بر صحیح مسلم، ج 9، ص 64.

17. انکار احادیث شرب النبی.