آنچه دیگران می خوانند:
مهدی
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟
مادر ادبیات کودک و نوجوان را از این سایت دریافت کنید.
توران میرهادی مادر ادبیات کودک و نوجوان در ایران
توران میرهادی، از پدری ایرانی به نام سید فضلالله که ریشه و تبار تفرشی داشت و مادری آلمانی به نام گرتا دیتریش در شمیران به دنیا آمد. او از کودکی با دو فرهنگ آلمانی و ایرانی بزرگ شد.
توران میرهادی مادر ادبیات کودک و نوجوان در ایران
دبیران، مشاوران، مقالات
توران در ۱۳۱۱ آموزش بیرون از خانه را آغاز کرد. نخست برای شش ماه به مدرسه آلیانس فرانسه در خیابان ژاله تهران رفت. پس از آن با تصمیم مادر به دبستان آذر در سرچشمه تهران منتقل شد و سالهای ابتدایی را در این دبستان به پایان برد. پس از آن در سال ۱۳۱۷ به دبیرستان نوربخش در خیابان قوام السلطنه رفت و تا سال ۱۳۲۴ در این دبیرستان آموزش دید. با پایان دبیرستان در همین سال در رشته علوم طبیعی دانشگاه تهران پذیرفته شد.
در این دوره، او با جبار باغچهبان که طرح سوادآموزی بزرگسالان را پیش میبرد آشنا شد. حضور در کنار جبار باغچهبان به او اهمیت آموزش سواد پایه را یادآوری کرد. همچنین او به عنوان دانشجوی آزاد به کلاسهای درس محمدباقر هوشیار در دانشکده ادبیات میرفت که علوم تربیتی و اصول آموزش و پرورش درس میداد. تجربههایی که او از این دو استاد به دست آورد سبب شد که تصمیم بگیرد در راهی دانش بیاموزد که به آن علاقه داشت. به این سبب از تحصیل در رشته علوم طبیعی انصراف داد و تصمیم گرفت برای آموزش در زمینه علوم تربیتی و روانشناسی به اروپا برود.
او نخست رشته روانشناسی تربیتی را در دانشگاه سوربن به پایان رساند و پس از آن رشتهٔ آموزش پیش دبستان را در کالج سوونیه ادامه داد. شانس بزرگ او در این دوره این بود که توانست در کلاسهای درس هنری والون که با ژان پیاژه دو غول روانشناسی وشناختشناسی کودک در سده بیستم بودند، حضور یابد. موضوع نظریههای رشد هنری والون و ژان پیاژه در این دوره حتی در اروپا تازه بود و میرهادی فرصتی نادر داشت که این دیدگاهها را بیاموزد و در ایران به کار ببندد. در همین دوره بود که او در جریان آموزشهای خود با آموزشگران بزرگ اروپا و آمریکا همچون فریدریش فروبل، هاینریش پستالوزی، اوید دکرولی، جان دیوئی، سلستین فرنه و ماریا مونته سوری آشنا شد.
توران میرهادی در زمستان ۱۳۳۰ به ایران بازگشت. فعالیت متمرکز میرهادی در عرصه آموزش و پرورش از سال ۱۳۳۴ با پایهگذاری کودکستان فرهاد آغاز شد. او توانست از سال ۱۳۳۶ دبستان فرهاد را در کنار کودکستان پایه بگذارد.
مدرسهٔ راهنمایی فرهاد نیز از سال ۱۳۵۰ کارش را آغاز کرد. از سال ۱۳۵۶ این مجتمع که بیش از ۱۲۰۰ دانشآموز داشت در ساختمانی بزرگ در خیابان سهروردی نزدیک سیدخندان به کار ادامه داد. در بیشتر سالهای دههٔ ۴۰ و ۵۰ مدرسه فرهاد به واحد تجربی تعلیمات عمومی تبدیل شد و پیشرفتهترین دیدگاههای درون آموزش و پرورش ایران نخست در این مجتمع بررسی و تجربه و در صورت کسب اعتبار در نظام آموزش و پرورش جاری میشد.
راه اندازی شورای کتاب کودک در ایران به معنای رسمیت یافتن نهاد ادبیات کودکان در ایران است. از هنگام پایهگذاری این نهاد تا اکنون که نیم سده از این رخداد میگذرد، توران میرهادی نقش برجستهای را در هدایت و راهبری ادبیات کودکان ایران در عرصه ملی و بینالمللی داشته است.
توران میرهادی در سالهای دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ در کنگرههای بینالمللی ادبیات کودکان و ژوری جایزه جهانی هانس کریستین آندرسن مشارکت داشته است.
او همچنین هدایت و راهبری فرهنگنامه کودکان و نوجوانان را برعهده داشت. ایده فرهنگنامه کودکان و نوجوانان به دومین سمینار ملی ادبیات کودکان که در سال ۱۳۴۶ در باشگاه معلمان برگزار شد بازمیگشت؛ اما در سال ۱۳۵۸ حرکت اجرایی برای تألیف و تدوین این اثر ملی با کمکهای مالی محسن خمارلو (همسر توران میرهادی) آغاز شد. از آن پس، هدایت گروه تألیف و تدوین این اثر با توران میرهادی بود.
توران میرهادی سرانجام در پی سکته مغزی در شهریور ۱۳۹۵ در بیمارستان بستری شد و در ۱۸ آبانماه ۱۳۹۵ در سن ۸۹ سالگی درگذشت.
نام او در عرصه ادبیات کودکان و نوجوان ایران همواره جاودان خواهد بود.
توران میرهادی؛ آنسوتر از مادر برای ادبیات کودک و نوجوان
تهران- ایرنا- توران میرهادی را مادر ادبیات کودک و نوجوان خواندهاند اما بسیاری بر این عقیدهاند این بانو پا را از مادری فراتر نهاده و به نهادگذار در این حیطه مبدل شده، نهادی ماندگار که گرد زمان موجب کمرنگی یا تعطیلی اش نمیشود.
۲۶ خرداد ۱۳۹۹، ۸:۰۰
کد خبر: 83820514 T T ۰ نفر فاطمه رحمتی
توران میرهادی؛ آنسوتر از مادر برای ادبیات کودک و نوجوان
تهران- ایرنا- توران میرهادی را مادر ادبیات کودک و نوجوان خواندهاند اما بسیاری بر این عقیدهاند این بانو پا را از مادری فراتر نهاده و به نهادگذار در این حیطه مبدل شده، نهادی ماندگار که گرد زمان موجب کمرنگی یا تعطیلی اش نمیشود.
سیده توران میرهادی (خُمارلو) استاد ادبیات کودک، نویسنده و کارشناس آموزش و پرورش و شخصیت برجسته فرهنگی در ۲۶ خرداد ۱۳۰۶ در شهرستان شمیرانات از پدری ایرانی به نام «سید فضلالله» که ریشه و تبار تفرشی داشت و مادری آلمانی به نام «گرِتا دیتریش» به دنیا آمد. توران از هنگام کودکی با دو فرهنگ آلمانی و فرهنگ ایرانی زیست و بزرگ شد.
او در سال ۱۳۱۱ آموزش بیرون از خانه را آغاز کرد. نخست برای شش ماه به مدرسه آلیانس تهران در خیابان ژاله تهران رفت. پس از آن با تصمیم مادر که آموزش با سه زبان آلمانی در خانه و زبان فارسی و زبان فرانسوی در دبستان را برای او سخت میپنداشت، به دبستان آذر در سرچشمه تهران منتقل شد و سالهای ابتدایی را در این دبستان به پایان برد. پس از آن در سال ۱۳۱۷ به دبیرستان نوربخش در خیابان قوامالسلطنه (خیابان سی تیر کنونی) رفت و تا سال ۱۳۲۴ در این دبیرستان آموزش متوسطه دید.
با پایان دبیرستان در همین سال در رشته علوم طبیعی (زیستشناسی) دانشگاه تهران پذیرفته شد. در همین دوره او نخست با جبار باغچهبان که طرح سوادآموزی بزرگسالان را پیش میبرد، آشنا شد. حضور در کنار جبار باغچهبان به او اهمیت آموزش سواد پایه را یادآوری کرد. در کنار این کار او به عنوان دانشجوی آزاد به کلاسهای درس محمدباقر هوشیار در دانشکده ادبیات میرفت که علوم پرورشی و اصول آموزش و پرورش درس میداد.
تجربه از درس این دو استاد او را مصمم کرد که رشته مورد علاقهاش را دنبال کند. به این سبب از تحصیل در رشته علوم طبیعی انصراف داد و تصمیم گرفت برای آموزش در زمینه علوم پرورشی و روانشناسی به اروپا برود. نخست قصد رفتن به سوئد را داشت، اما در نهایت در پاییز ۱۳۲۵ وارد پاریس شد. یکسال بعد خبر درگذشت فرهاد برادر کوچکش در پاریس به او داده می شود و او با خود عهد می کند که کاری به نام فرهاد انجام دهد و این می شود انگیزه ای برای تاسیس مدرسه فرهاد در سال ۱۳۵۰ بود که واحد تجربی تعلیمات عمومی بود و پیشرفتهترین دیدگاههای درون آموزش و پرورش ایران نخست در این مجتمع بررسی و تجربه و در صورت کسب اعتبار در نظام آموزش و پرورش جاری میشد.
میرهادی را «مادر ادبیات کودک و نوجوان در ایران» خواندهاند. او دلیل گرایش خود به ادبیات کودکان را علاقهای میداند که در کودکی و در خانواده پیدا کرد.
میرهادی از کتابهای تاثیرگذار زندگیاش چنین روایت می کند: «۱۱ ساله بودم که خواندن دو داستان، تأثیر عمیقی بر دل و جان من گذاشت. یکی از آنها کتاب فریدل استار ماتس بود که داستان پسرکی پنج ساله است که در گیرودار تخلیه شهر در جنگ جهانی اول، پدر و مادرش را گم میکند و پس از سرگردانی بسیار، به جنگلی میرسد. جنگلبان و خانوادهاش او را به فرزندی میپذیرند و بزرگ میکنند. تنها یادگار او از پدر و مادرش شلواری است که حاضر نیست آن را به کسی ببخشد. فرزندان جنگلبان که خواهان این شلوار هستند، او را سرزنش میکنند و از حقناشناسی او دلخور میشوند. ولی همین شلوار سبب میشود تا او پدر و مادر واقعیاش را بیابد. درد این کودک سرگردان، چنان در من اثر کرد که نفرت از جنگ و مصائبی که به بار میآورد، جزئی از من شد.
کتاب دیگر مایا، دختر گریزان از کندو از نویسندهای آلمانی بود. مایا زنبور عسل باهوشی است که روزی از کندو دور میشود. زنبورهای درشت خرمایی او را اسیر میکنند و او میشنود که آنها قصد دارند به کندوی زنبور عسل حمله کنند. مایا از دست آنها میگریزد و با زحمت بسیار، خود را به کندو میرساند و به زنبورهای عسل هشدار میدهد. بهاینترتیب، کندو از حمله نجات مییابد. هنوز پس از گذشت نیمقرن، همه لحظههای این کتاب را به خاطر میآورم. این کتاب، انگیزه خدمت، فراتر رفتن از خود و کاری ارزشمند کردن را در وجود من کاشت و سبب شد به کشورم، به مردم و فرهنگ آن عشق بورزم و هنوز که هنوز است، رگههای این تأثیر را در زندگی روزمره خود کشف میکنم و میبینم.»
توران میرهادی در کنار گروهی از زنان تحصیلکرده با دغدغه فرهنگی در روزگاری که تنها منام دو نهاد دولت از سویی و نهادهای اجتماعی و فرهنگی از سوی دیگر مطرح بود، به پایه ریزی نظام نهاد کودکی و پیشبرد آن همت گمارد.
این گروه در عرصه آموزش و پرورش در نقش مشاوران برجسته، به تحول نظام آموزشی کمک میرساندند. در عرصه ادبیات کودک، ناشران بزرگ را تشویق به انتشار کتابهای کودکان میکردند. در گفت وگو و مشاوره با دولت سرانجام توانستند طرح راهاندازی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را که یکی از برجستهترین و کاراترین نهادهای فرهنگی محسوب میشد، به تصویب برسانند. در عرصه آموزش کودکان روستایی با پایهگذاری سپاه دانش به آموزشیاران این نهاد آموزش و مشاوره میدادند و با فراگیر شدن آموزش ابتدایی و راهاندازی نشریههای پیک که شامل پیک دانشآموز، پیک معلم، و پیک خانواده بود توانستند محتوای آموزشی را با فعالیتهای خلاق و فرهنگی پیوند دهند.
همچنین این گروه با کار در نشریههای سراسری مانند روزنامه و مجله و رسانههای گروهی مانند رادیو و تلویزیون توانستند اندیشه تغییر نگاه به کودکان را در جامعه بزرگسالان جا بیندازند. تغییر نگاه بزرگسالان به کودکان سبب شد که نیازهای آنها مانند بازی، سرگرمی و ورزش و همچنین زیست افزارهای ویژه کودکی به رسمیت شناخته شود و در این زمینه بازار گسترده اقتصادی ایجاد شود.
شکلگیری نظام نهاد کودکی در ایران مانند همه کشورهایی که این دوره را پیمودهاند، فرایندی پیچیده و تودرتو را دربرمیگیرد. در ایران هستههای اولیه این نظام از دوره مشروطه و با کوشش کوشندگان فرهنگ کودک در عرصههای گوناگون، بهداشت کودکی، آموزش و پرورش، حقوق کودک، ادبیات کودکان، زیست افزارهای کودکی آغاز شد و در عصر پهلوی اول با کوششهای بعدی کسانی مانند جبار باغچهبان، محمدباقر هوشیار و نامهای بسیار دیگر در عرصه پزشکی و بهداشت و به ویژه جنبش زنان شکل اولیه خود را به دست آورد.