آیا تعداد شهدای کربلاء 72 نفر بودند؟

یک نت ـ شهداي کربلاء 72 نفر بودند؟ اگر چنين باشد هر يک از شهداء چند دقيقه اي با سپاه دشمن جنگيدند و همه شهداء در روز عاشوراء به شهادت رسيدند. يک روز مگر چند ساعت است که همه اين شهداءدر همان روز جنگيدند؟ يعني در اين يک روز فرصت جنگيدن و شهادت براي همه شهداءبود؟
آیا تعداد شهدای کربلاء 72 نفر بودند؟

یک نت ـ دليل اينگونه سوالات و بوجود آمدن شک و ترديد ها اين است که بجاي مطالعه، خودمان شروع به حساب و کتاب مي کنيم، نتيجه اش اين مي شود که مي بينيم خيلي از وقايع با حساب و کتاب ما جور در نمي آيد، آنوقت دچار شک و ترديد می شويم.

قبل از بيان مطالبي پيرامون چگونگي جنگ در روز عاشورا و شهادت ياران امام حسين(عليه السلام) بايد بگوييم روز عاشورا مانند بقيه روزهاي سال بوده و هيچ تفاوتي با روزهاي ديگر سال از لحاظ مدت زماني ندارد.

اما در رابطه با چگونگي شهادت شهداي کربلا:
طبق نقل مشهور تعدا شهداي کربلا 72 نفر بوده است،هر چند از منابع تاريخي نمي توان زمان دقيق شروع و پايان جنگ در روز دهم محرم سال 61 هجري را بدست آورد اما برخي گزارشات بيانگر اين مطلب هستند که جنگ از همان ساعات آغازين روز شروع شده و تا بعداز ظهر ادامه داشته است.با اطلاع از چگونگي شروع جنگ و کشته شدن ياران امام حسين (عليه السلام) مشخص خواهد شد که هيچ نيازي نيست تا ما روز عاشورا را طولاني تر از روزهاي ديگر يا مانند برخي 72 ساعت فرض کنيم.
صبح عاشورا دو لشكر در مقابل هم صف‏ آرايي كردند و امام حسين (عليه السلام) براي اتمام حجت شروع به سخنراني نمود و فرمود: كلام مرا بشنويد تا در روز قيامت نگوييد خدايا اگر حق بر ما روشن بود تبعيت از آن مي‏كرديم.اگر دنيا سزاوار بقا بود براي پيامبران سزاوار بود كه هميشه زنده بمانند.... نسبت مرا با پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) مي‏دانيد مگر من فرزند پيامبر شما نيستم؟! مگر پدر من علي مرتضي(عليه السلام) نيست؟! مگر حمزه عموي من نيست... مگر شما از پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) نشنيده ايد كه حسن و حسين (عليهما السلام) سرور جوانان اهل بهشت هستند...

در اين هنگام شمر سخنان امام حسين(عليه السلام) را قطع مي‏كند و مي‏گويد او در ضلالت است و نمي‏فهمد چه مي‏گويد. امام سخنان خود را ادامه مي‏دهد و مي‏فرمايد: در شرق و غرب عالم غير از من پسر پيامبري وجود ندارد... آيا من كسي از شما را كشتم؟ مال شما را خوردم؟ مگر شما ننوشته بوديد ميوه ‏ها رسيده است و درختان سر سبز است در انتظار شما دقيقه شماري مي‏كنيم؟...
از طرف عمر بن سعد پيشنهاد بيعت مي‏شود. امام مي‏فرمايد: به خدا قسم بيعت نمي‏كنم... در اين هنگام كه حق كمي ظهور يافته بود دشمنان دستور هلهله و سر و صدا مي‏دهند تا سخنان امام به گوش و جان مردم نرسد.ولي امام حسين(عليه السلام)درادامه مي‏فرمايد : ..... چون شكم‏هاي شما از حرام پر شده است حرف حق را نمي‏پذيريد. شما ته مانده احزاب فاسد هستيد كه قرآن را پشت سر انداخته، شما خاموش كننده سنت هستيد...

در اين هنگام حر و تعدادي ديگر حقيقت را فهميده و دست از لشكر عمر برداشته و جزء ياران امام حسين (عليه السلام) شدند.
دو لشكر كه در مقابل هم بودند عمر بن سعد تير و كماني خواست و گفت شاهد باشيد اولين تير را من انداختم. وقتي تير را رها كرد لشكر او نيز لشكر امام حسين(عليه السلام) را تيرباران كردند و حمله را آغاز نمودند كه در همان ساعت اول قريب 50 نفر به شهادت رسيدند. از جمله نعيم بن عجلان، عمران بن كعب، حنظلة بن عمرو الشيباني كه اسامي اين بزرگواران در كتب مقاتل آمده است.

بعد از حمله اولين كسي كه از سپاه ابن سعد به ميدان آمد يسار غلام زياد بن ابيه و سالم غلام ابن زياد بود و از ميان اصحاب امام حسين (عليه السلام) عبدالله بن عمر به مبارزه با اين دو بيرون آمد كه هر دو را به هلاكت رساند بعد حر بن يزيد رياحي به ميدان رفت و پس از كشتن تعدادي از لشكريان عمر بن سعد، خود نيز شربت شهادت را نوشيد.

بعد برير بن خضير و بعد از او عمر بن خالد و بعد عمير بن عبدالله مذحجي و بعد نافع بن هلال و بعد مسلم بن عوسجه و... در اين هنگام ابوثمامه نماز را به ياد امام حسين(عليه السلام) آورد، امام خطاب به او فرمود: خداوند تو را ا از نماز گزاران قرار دهد كه نماز را يادآوري نمودي. امام نماز گذارد و ياران حضرت يكي پس از ديگري روانه ميدان شدند. بعد از دلاوري‏هاي زياد شربت شهادت را مي‏نوشيدند، وقتي از اصحاب كسي ديگر نماند، حضرت علي ‏اكبر اولين نفر از بني هاشم بود كه روانه ميدان گشت او نيز بعد از قتال زياد و دلاوري‏هاي شايان شربت شهادت را نوشيد، بعد محمد بن عبدالله بن جعفر شهيد شد و بعد از او عون بن عبدالله بن جعفر فرزند حضرت زينب بود كه شربت شهادت را نوشيد... بعد قاسم بن الحسن و بعد از او حضرت ابوالفضل ديد كه تعداد زيادي از اهل‏بيتش شهيد شدند برادران خود عبدالله، جعفر و عثمان كه از ام ‏البنين بودند به جبهه جنگ فرستاد... و خود حضرت ابوالفضل از امام حسين(عليه السلام) اجازه ميدان خواست امام حسين فرمود برادرم قبل از اينكه براي قتال بيرون روي براي بچه‏ ها مقداري آب بياور... حضرت ابوالفضل هم شهيد شدند. حضرت علي ‏اصغر هم به شهادت رسيدند و... بعد حضرت خود وارد ميدان شدند تا اينكه امام در غروب روز عاشورا سال 61 هجري قمري به ديدار خداوند متعال و جدش محمد مصطفي0 صلي الله عليه و آله و سلم) و بابش علي مرتضي(عليه السلام) و مادرش فاطمه زهرا0 سلام الله عليها) رفت.

بنابراين اينگونه نبود که همه ياران امام حسين (عليه السلام) يک به يک به ميدان مي رفتند و بعد از شهادت يکي ديگري به ميدان رفته باشد،تا بگوييم پس روز عاشورا از روزهاي ديگر طولاني تر بوده است.
-----------------
منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. منتهي الامال شيخ عباس قمي.
2. حسين بن علي، تأليف آيت الله محمد يزدي.
3. بررسي تاريخ عاشورا، تأليف دكتر محمدابراهيم آيتي.
4. قيام امام حسين، تأليف دكتر سيدجعفر شهيدي.
5. ستارگان درخشان ، ج 5، تأليف جواد نجفي.
6. ارزيابي انقلاب امام حسين(عليه السلام)، تأليف محمدمهدي شمس الدين.

منبع : انجمن گفتگوی دینی

امتیاز: 
هنوز رایی ثبت نشده