چطور زيارت كربلا از حج هم با فضيلت تر است؟!

یک نت ـ مقصود در همه اين روايات، آن است که فضيلت زيارت امام حسين( عليه السلام ) بسي بيشتر از فضيلت حج وعمره است.
چطور زيارت كربلا از حج هم با فضيلت تر است؟!

یک نت ـ با مشاهده روايات فراواني كه در رابطه با فضيلت زيارت كربلا و برتري آن بر حج و عمره وارد شده است،اين سوال به ذهن انسان خطور می كند كه چگونه مي توان پذيرفت که فضيلت زيارت سيد الشهداء ( عليه السلام ) بيشتر از زيارت خانه خداست؟

براي يافتن پاسخی مناسب براي اين سوال بجا چند نکته بايد مورد توجه قرار گيرد:

اولاً با تأمل در متن احاديث ياد شده، مشخص مي شود که عدد در آنها، مفهوم عددي ندارد؛ بلکه مقصود از آن، کثرت است. به همين جهت، در شماري از اين احاديث وقتي راوي از برتري زيارت امام حسين (عليه السلام) برحج، شگفت زده مي شود، امام (عليه السلام) برتعداد آن می افزايد.

بنابراين، مقصود در همه اين روايات، آن است که فضيلت زيارت امام حسين( عليه السلام ) بسی بيشتر از فضيلت حج وعمره است.
ثانياً اين گونه ارزش گذاري در روايات اهل بيت ( عليه السلام ) به زيارت امام حسين ( عليه السلام ) اختصاص ندارد، بلکه موارد متعددي يافت مي شود که عملي يک هزار برابر حج، بلکه بيشتر از آن ارزيابي شده است؛ مانند: برآوردن حاجت مؤمن، که برتر از يکهزار حجّ پذيرفته ، شمرده شده است. امام صادق ( عليه السلام ) می فرمايد: «قضاء حاجة المؤمن افضل من ألف حجّة متقبّلة بمناسکها، وعتق ألف رقبة لوجه الله؛ برآوردن حاجت مؤمن، برتر از هزار حجّ پذيرفته شده وآزاد کردن هزار بنده در راه خداست». (1)

و يا رد کردن و خودداري از تصرف مال حرام، که معادل هفتاد هزار حج پذيرفته است. پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايد: «لرد دانق من حرام يعدل عند الله سبحانه سبعين ألف حجّة مبرورة؛ هرآينه، رد کردن يک دانگ( يک ششم ) درهم حرام، نزد خدا برابر با هفتاد هزار حج پذيرفته است». (2)

همچنين برخي از احاديث، تصريح مي کنند که زيارت امام رضا( عليه السلام )، معادل گزاردن يک ميليون حج است .محمد بن ابي نصر بِزَنطي مي گويد که در نوشته اي از امام رضا (عليه السلام) خواندم:أبلغ شيعتَي أنَّ زيارَتي تَعدِلُ عِندَالله (عز وجل) ألفَ حَجَّةٍ وألفَ عُمرَةٍ مُتقَبَّلةٍ کلّها؛به شيعيان من برسان که زيارت من نزدخدا، برابر با يک هزار حج وعمره پذيرفته است.او مي گويد: اين موضوع را با امام جواد ( عليه السلام ) درميان گذاشتم که چگونه مي شود که زيارت آن امام ( عليه السلام )، برابر با يک هزار حج باشد؟ امام جواد (عليه السلام) پاسخ داد:إي وَالله! وألفُ ألفِ حَجَّةٍ لِمَن يَزوُرهُ عارفاً بِحِّقهِ؛ (3)

آري، به خدا! وبرابر با يک ميليون حج است، براي کسي که او را از سر معرفت، زيارت کند.با توجه به مجموع روايات رسيده در باب فضيلت زيارت امام حسين(عليه السلام) و برتري آن با حج، مي توان گفت علاوه بر اينکه احتمال مفهوم عددي داشتن اين احاديث بعدي نداشته و محذوري به دنبال ندارد،مي توان زيارت امام حسين(عليه السلام) را با حج واجب هم مقايسه کرد به اين‌صورت که هرچند زيارت جايگزين حج واجب نمي شود، ولي بعدي ندارد که ثوابش بيشتر از حج واجب هم باشد.
در بين اعمال ديگر هم مواردي داريم که مستحب ثوابش از واجب بيشتر است و نمونه روشن آن سلام و جواب سلام است،که طبق روايات ثواب سلام کردن با اينکه مستحب است از ثواب جواب سلام که واجب است،بيشتر مي باشد.امام على عليه السلام مي فرمايند:اَلسَّلامُ سَبعونَ حَسَنَةً تِسعَةٌ وَ سِتّونَ لِلمُبتَدى وَ واحِدَةٌ لِلرّادِّ : سلام هفتاد ثواب دارد كه شصت و نه تاى آن براى سلام كننده است و يكى براى جواب دهنده.(4)

ب:توجّه دادن به امور سرنوشت ساز اجتماعيدومين نکته در فهم احاديث ياد شده، اين است که مقصود از آنها، کاستن از اهمّيت حج به مفهوم حقيقي آن نيست؛ زيرا اگر حج اهمّيت نداشته باشد، معيار قرار گرفتن آن براي ارزيابي ارزش هاي ديگر، بي معناست، به بيان روشن تر، از آن جا که ارزش واهمّيت حج وشهادت در راه خدا، براي همه مسلمانان، روشن وبديهي است ، پيشوايان اسلام، براي توجّه دادن مسلمانان به ارزش شماري از کارهايي که نقش اساسي درسازندگي جامعه دارند، حج وشهادت را معيار ارزيابي آنها قرار داده اند و به کساني که در کنار انجام دادن وظايف وجوبي خود به انجام دادن اين گونه امور اجتماعي بپردازند، بشارت داده اند که خداوند، از فضل خود، پاداشي که قابل مقايسه با پاداش انجام دادن وظايف وجوبي نيست، به آنان عنايت مي فرمايد.
ج: توجه دادن به حقيقت حجمهم ترين نکته در رواياتي که زيارت امام حسين (عليه السلام) را برتر از حج معرّفي کرده اند، توجه دادن مسلمانان به روح حج وحقيقت آن است.روح همه عبادت ها  که حج، جامع ترين آنهاست، حاکميت نظام مبتنی برتوحيد به رهبري امام عادل درجامعه است؛ زيرا تنها درسايه اين نظام است که ارزش هاي الهي، امکان تحقّق و بالندگي پيدا مي نمايند و چنان که از امام رضا ( عليه السلام ) گزارش شده ، امامت امام عادل، اساس بالندگي اسلام، محسوب مي گردد:إنَّ الإمامَةَ اُسُّ الإِسلامِ النّامي؛(5)
امامت ،ريشه بالنده اسلام است.درواقع، همه اين روايات، مي خواهند حج را با حقيقت خود، پيوند دهند و مردم مسلمان را براي تشکيل حکومتي مبتني برارزش هاي توحيدي، آماده سازند وبراي تشکيل حکومت جهاني اسلام به رهبري مهدي آل محمّد (صلي الله عليه و آله و سلم)، زمينه سازي نمايند.

د:نهادينه کردن فرهنگ زيارت امام حسين (عليه السلام)بي ترديد، زيارت امام حسين (عليه السلام)، نماد و نشانه بالندگي مکتب اهل بيت (عليهم السلام) است. نهادينه کردن اين فرهنگ، بويژه در فضای سياسی بسته‌ی آن روز، مشکلات خاصّ خود را داشت و از باب «ثَوابُ العَمَلِ علي قَدرِ المَشَقَّةِ فيهِ؛ (6) پاداش عمل، به اندازه دشواري آن است» و«أفضَلُ الأعمالِ أحمَزُها؛ (7)

 برترين اعمال، سخت ترين آنهاست»، کساني که درنهادينه کردن اين فرهنگ، نقش بيشتري ايفا کرده اند، قطعاً از پاداش بيشتري برخوردارند.
-----------------------------------------
پي نوشتها:
1ـ الأمالي (صدوق)، ص 308، ح 353)
2ـ عدّة الداعي، ص 129؛ الدعوات، ص25، ح 36؛ بحار الأنوار، ج101، ص296، ح 16
3ـ تهذيب الأحکام، ج6، ص85، ح 168؛ کتاب من لا يحضره الفقيه، ج2، ص582، ح3182
4ـ بحارالانوار(ط-بيروت) ج73 ، ص11 ، ح46
5ـ الکافي، ج 1،ص 200، ح1.
6ـ عيون الحکم و المواعظ، ص 218.
7ـ بحار الأنوار، ج 70 ،ص 191.

منبع : انجمن گفتگوی دینی

امتیاز: 
هنوز رایی ثبت نشده