عاشق پسری شدم !!!

دختری ۱۵ ساله هستم که عاشق پسری شدم که چهارسال ازخودم بزرگتر است. در اوایل هیچ حسی نسبت به او نداشتم، ولی بعدا که متوجه علاقه اش به خودم شدم، کم کم عاشقش شدم.
عاشق

یک نت ـ دختری ۱۵ ساله هستم که عاشق پسری شدم که چهارسال ازخودم بزرگتر است. در اوایل هیچ حسی نسبت به او نداشتم، ولی بعدا که متوجه علاقه اش به خودم شدم،  کم کم عاشقش شدم. من خیلی دوسش دارم اما متاسفانه یک ماه پیش مرتکب یک اشتباه شدم.

داستان آنجا شروع شد که یک شب پسرعمویم به من گفت خیلی دوستت دارم و برای رسیدن به تو هرکاری میکنم وبه هیچ عنوان از تو نمی‌گذرم پس توهم دوستم داشته باش! وبعد گریه کرد.

متاسفانه احساساتم تحریک شد وپیش خودم فکر کردم برای دلخوش کردنش بهتر است روزی یک بار زنگ بزنم بزنم وبا وی صحبت کنم و همین کار را کردم. اما اشتباه کردم چون این کار موجب شد که حسش به من بیش تر شود اما من دوستش ندارم. حتی یک ذره.

حال نمیدانم چطور این رابطه احمقانه وبهتره بگویم عشق یکطرفه را تمام کنم؟ طوری که آسیبی به وی نرسد دلم نمیخواهد دلش بشکند.

میترسم که دوست پسرم متوجه شود و فکر دیگری درباره ام بکند وحتی ترکم کند.

با عرض سلام و تحیت خدمت جنابعالی

در خصوص موضوع مذکور چند نکته قابل بیان است؛

_ لازم است هدف خود را از ارتباط با جنس مخالف روشن کنید و شفاف کنید که آیا اهداف شما در اینگونه روابط تامین می شود یا خیر؟ چه نسبتی میان هزینه هایی که ممکن است متحمل شوید با آنچه که به دست می آوربد وجود دارد؟

_ دختران معمولا به خاطر ضعف اعتماد به نفس، نیاز به حامی و پاسخ به خلاء های عاطفی، حس رقابت و به انگیزه ازدواج با پسران طرح رفاقت می ریزند اما پسران مبتنی بر سرگرمی و با انگیزه های جنسی موضوع رو پیگیری می کنند، همین ویژگی است که باعث می شود همزمان با چندین دختر ارتباط داشته باشند و در عین حال نزد هریک بگویند تنها تو را دوست دارم و با فرد دیگری ارتباط ندارم!

_ حتی اگر هم انگیزه ای برای ازدواج باشد، ظاهرا اینگونه است که شرایط شما برای ازدواج هموار نیست. لذا ممکن است ارتباط شما سالیانی ادامه داشته باشد و ازدواج شما با یکدیگر در ابهام بماند. ممکن است شما به وی وابسته شوید اما به هزار و یک دلیل زمینه ازدواج شما فراهم نشود. این امر علاوه بر مشکلات عاطفی ممکن است رضایت از زندگی و فرصتهای دیگر را برای ازدواج از شما سلب کند.

_ در صورتی که قصد ازدواج با وی را نداشته باشید، باز هم هزینه های مطرح شده، به شما تحمیل خواهد شد.

با لحاظ این نکات شایسته است از تجارب تلخ دیگران استفاده کنید و نیازهای خود را طرق سالم برطرف کنید.

لازم است هم ارتباط با این فرد را قطع کنید و هم با پسر عموی خود. آنچه که مهم است آینده و سلامت شما است. پس آینده و سلامت خود را به خاطر دیگران از دست ندهید.

منبع : شهرسوال

امتیاز: 
هنوز رایی ثبت نشده

دیدگاه‌ها

با سلام کاملا با نظر مشاوره موافقم. یه چیزی رو به دختر خانم های 15،16 ساله بگم که هیچ پسری شما رو تو اون سن برای ازدواج و برای دوست داشتن نمیخاد. من خودم پسرم و اینو میدونم که اکثر دخترا گول میخورن و فریب میخورن بخاطر سادگیشون. بعضی ها ناراحت میشن، بعضی ها گوشه گیر(منزوی)میشن، بعضی ها خودکشی میکنن ولی چه فایده؟ پس از دوستی های اینچنینی به شدت پرهیز کنین و پاک بمونین تا خدا اجرتون رو در این دنیا و اون دنیا بهتون بده. مشکل ما جوونا اینه که به خدا تکیه نمیکنیم.